متن چشمِ عسلی
زیبا متن: مرجع متن های زیبا و جملات چشمِ عسلی
از طرح چشمانش ک گذر کنیم
عسلی بودنش تابلوی توقف ممنوع ست
M d
شاهکار خلقت ،چشم عسلی بود
نقاش که بود ک نقش آنقدر ابدی بود؟
چشمهای عسلی ات تنها ساحلیست که درآن آرامش شیرین می گیرم
در مسیر تاریک روبه رویم،
دو تیله ی عسلی،
چشمان به رنگ شبم را در یک نگاه،
تسخیر خودش کرد.
عسلی چشمانش تسخیر کننده ی سیاهی چشمانم بود.
دلبر؟
قدر چشمانت را بدان،
عشق در نگاه اول کم چیزی نیست...
جرعت یا حقیقت؟🤨
+ حقیقت!✌🏻
عاشق شدی؟!😃
+ نه!✨
پس چرا توی همه ی متنات می نویسی به نام کسی که یک جفت چشم سیاه را در یک جفت چشم عسلی خلاصه کرد؟
+ آخه حس ما از عشق گذشته... (:
عشق...
طعم شیرینی است که با چیزی شیرین تر از عسل چشیدمش...
عشق...
مرا با تمام وجود؛
اسیر دو تیله ی عسلی به رنگ عسل کرد...
که هنوز که هنوز است رنگ چشمانش،
برق چشمانش،
حالت نگاه کردنش برایم گنگ و مبهم مانده است...
و عشق را در یک تو...
عسلی :)
رنگ چشماشو میگم...👀
خیلی قشنگن...✨
زیبان، به زیبایی شب...🌌
درخشانن، به درخشانی ماه...🌕
شیرینن، به شیرینی عسل...🍯
دیوانه کنندن، به دیوانه کنندگی روان گردان...🦋
عاشقم کردن،
درست مثل برق و باد...🌪️
پس ببین چه قدرتی داره این چشمای عسلی تو... !
درسته چشمانم به رنگ سیاه است،
اما عاشق چشمانی به رنگ عسل شدم که دنیای به رنگ شبم را غرق در طعم شیرین عسلی خودش کرد...
باز می شکنم پیله ی تنهایی فال قهوه ات را تا عکست را در هزار رنگ کنم ،برای یافتنت شش جهت قلبم را چشم کاشته ام تا از نظرم مخفی نماند شیطنت های بچگانه ی چشمان عسلیت
به راستی چشمان تو شیرین ترین طعم زندگی را در کام جانم نشاند...
مهرم را از تو...
فقط یک جفت چشم عسلی که دنیا و زندگی ام در آن خلاصه می شود را می خواهم، به همراه یک جفت دست برای گرفتن و یک قلب برای عاشقی کردن و یک تو برای من...♥️
اولین بار، عشق را در دو گوی عسلی کشف کردم.
اولین بار معجزه را در دو تیله ی عسلی دیدم.
اولین بار طعم شیرین دوست داشتن فردی را در دو چشم، که به رنگ عسل بود، دیدم...
آن دو گوی عسلی، چشمان سیاه به رنگ شب مرا تسخیر خودش کرد....