هفته ای که بروی حالش از این بهتر نیست... شنبه اش بغض و هوای جمعه اش بارانی ست....
شُست باران همه ی کوچه خیابان ها را پس چرا مانده غمت بر دل بارانی من؟!
باز عاشق شدم و دیده ی من بارانی ست هر که دلداده و دیوانه شود قربانی ست
گفته بودی چشم بردارم من از چشمان تو چشم هایم بی تو بارانی ست، حرفش را نزن
حالا که آمدی حرف ما بسیار... وقت ما اندک... آسمان هم که بارانی ست
در برف و باران چتر و بارانی ندارم اما خوشم چون درد پنهانی ندارم
دوست داشتن نم نم باران است کم کم میآید و به درازا میکشد بارانى دوستت دارم
کاش روز رفتنت آن روز بارانی نبود از همان روزی که رفتی خیس بارانم هنوز
مخمل نازِشبی ، ملتهب و بارانی با تو بی چتر در این کوچه دویدن دارد
آبان یعنی الف: آبی ب: بارانی الف: اسمانی نون: نمونه تولدتون مبارک آبانی های عزیز
خنده ی خشکی به لب دارم ولی بارانی ام ظاهری آرام دارد باطن طوفانی ام