آهای ناز نمک دار منم عاشق تب دار ببین دل تو دلم نیست واسه لحظه دیدار
طاعونی از تردید افتاده ست در دینم حتی به آغوش تو مدت هاست بدبینم...
قلبم را لمس کن تا که خودت حس کنی تمامش از عشق تو پر شده
. خدا کند که اگر بین مان کدورت بود به حد فاصل دیوار و در خلاصه شود...
تو نقطه ی پایان اضطراب منی...️ ️️️
بکش مرا در آغوشت از بهشت داشتن همین چند وجبش برایم کافیست
من به چشمان خیال انگیزت معتادم
دریای شور انگیز چشمانت چه زیباست
آنقدر زیبا دلم را بر دلش وابسته کرد یارم انگاری تخصص داشت در پیوندِ قلب
کاش خدا حک بکند مهر مرا در دل تو...
عشق یعنی هر چه داری نیم کن از برایش قلب خود تقدیم کن
بوس از تو و جان از من بازار چنین خوشتر؟!
آنقدر عطروبوی پیراهنت عمیق هست که یقین می کنم بابهارآمدی که دلمراببری.
کشف کردم چشمت از هر الکلی گیراتر است راضی ام از این که کشفِ دستِ رازی نیستی... .
جان گفتن های تو ... تمدید نفس های من است عشقم
سر رشتهٔ شادیست خیالِ خوش تو
لبخند بزن جانا لبخند تو یعنی عشق
هر چی نگات میکنم خسته نمیشم
باتُو حال خوشم پایان ندارہ
انتخاب اول و آخر قلبم تویی
دوستت دارم فراتر از هر گمانی
جناب شعرهای من حواست هست دلتنگم؟ برای حجم آغوشت تمام عمر می جنگم
وهمانا چشمانت زندگی را از یادم برد
تو همانی که رگ خواب مرا میدانی...