متن کوتاه عاشقانه
زیبا متن: مرجع متن های زیبا و جملات کوتاه عاشقانه
از آن روز که صدایم کردی اسمم چه زیباست!
دنیا برام قشنگه چون تویی،
هر جا تو باشی، همونجا بهشته.
بیا که همهی دنیام تویی،
بیتو حتی نفسهام بیجان میشن.
چون برقِ بیامانِ سیمهایِ پُر ولتاژ است
لمسِ نگاهِ تو،
که در جانم جرقه میزند...
بمان که ماندن تو...،
پایان تمام غم و دلتنگی هاست.
و از آن پس
هر دیوارِ دل
به نامِ تو شد
هر پنجره
به سویِ تو گشوده...
روزی در تو میروییدم،
چون شاخهای پنهان در خونت،
آرام و بیصدا،
به تپشهایت گره خورده بودم.
چشمهایم را مینهادم
بر سایهی نگاهت،
چنانکه خواب،
بر پلکهای تو خانه کند.
و جهان،
در فاصلهی کوتاه نفسهایمان،
به سکوتی جاودانه بدل میشد.
تا نشستیم در غمش، برخاست او
آتشی در دل، نهان انداخت او
سالیان در شوق دیدارش گذشت...
«دیدمش... گفتم: منم... نشناخت او»
چه مژِگان بلندی!
وقتی پلک میزنی
پُلی در انتهای قلبم میشکند...
دست عاشق را گلم پروای مشتی خار نیست
برگِ نرمت خونِ من را ناجوانمردانه ریخت
من که میدانم دلت خوش روزگارت عالی است
در کنار من ولی جایت همیشه خالی است
بعد تو با درد این غصه نمی آیم کنار
زندگی بی تو برایم قصه ای پوشالی است
تا که بودی زندگی رنگین کمان عشق بود
طرح بی روحش کنون مانند نقش قالی است
در...
آغوش تو یـڪ تـڪـہ اے از باغ بهشت است.
دوستدارم از زبونت شنیدن
مثل خوردن گوجه سبز نوبرونس؛لذیذِ لذیذ
ریشه کرده عشق تو در لابه لای قلب من.
نـفـس نـفـس هواے اوست،
کـہ میـבمـב بـہ جسم و روح و جان من.
برقِ نگاهت را از عشقمان نگیر
من بی تو ماهی ام در کویر
برگرد
باران باش ببار بر جسمِ بی جانم
من آمدم در این جهان،
تمرینِ تنهایی کنم...
ڪاش باב از هر سویے ڪـہ مے وزב،
؏ـطر تـن تـو را بـہ مشامم برسانـב.
غرقِ رویایِ توام
عطرت در هوا پیچید
گونه هایَم سرخ شد
بادی وزید
بوسه ات
زیباتر از هر خیالِ دیگریست.
همه حرفا وقتی نگات میکنم تو چشات ترجمه میشن
همه بغضا وقتی صدات میکنم از گلوم فراری میشن
مثل وطنی برای من
به آغوشم پناه بیار
از بازی های سرنوشت
عشق؛ یعنی:
صد غزل
با یاد تو
خندان شدن
مهربانی را
به شور جان
میهمان شدن