پنجشنبه , ۱ آذر ۱۴۰۳
«تو»، شعرِ دل و شعرِ تمامِ گُلِ عشق؛پیوسته رسد بر تو سلامِ گُلِ عشق؛چون سازِ محبّت، زند احساس و عطش،شعرت بشود حُسنِ ختامِ گُلِ عشق...زهرا حکیمی بافقی،کتاب دل گویه های بانوی احساس.🌿❤️🌿...
اے واے بر تو اگر گُل عشق در گِل وجودت بروید و تو آن را بچینے!...
میگفت عشق مثل کاشتن دونه ی گل تو قلب اونیه که دوسش داری ...با تعجب ازش پرسیدم یعنی چی ؟!یعنی وقتی به یکی میگی دوست دارم گل عشق رو تو قلبش میکاری ؛ حالا دیگه تو در برابر اون گل مسئولی!همونطور که گل ، آب و خاک و نور خوب میخواد ؛ عشق هم حکایت همونه ...کاشتنش اول ماجراست ؛ عشق مراقبت میخوادتوجّه لازمه ؛ نور امید و محبّت میخوادباید بدونی تو سرما چطوری گرم نگهش داریباید حواستو جمع کنی چیده نشه و ریشه اش محکم تو قلبش بمونه ...مواظب این ی...
تو اردیبهشتی ترین بانوی منی تو را باید هر روز مثل بهارنارنجهای خوش عطر از شاخه گل عشقعاشقانه چید بوئیدبوسیدو چنان عاشقت بود که با هر نگاه به ایوان چشمهایت عطر و بوی عشق ..از چشمهای بارانسرازیر شود.....
صبح که شعرم بیدار میشودمیبینم بسترم سرشار از گُلِ عشق توست و عشق تو آفتاب است آنگاه کهدرونم طلوع میکنی و میبینمت...
افسوس دیر رسیده ایم ما گل عشق را می کاویم در روزگاری که عشق را نمی شناسد....