خبر به دورترین نقطه ی جهان...
زیبا متن: مرجع متن های زیبا کوتاه
- خانه
- متن ها
- متن شعر عاشقانه غمگین
- خبر به دورترین نقطه ی جهان...
خبر به دورترین نقطهی جهان برسد
نخواست او به من خسته ـ بیگمان ـ برسد
شکنجه بیشتر از این؟ که پیش چشم خودت
کسی که سهم تو باشد، به دیگران برسد
چه میکنی؟ اگر او را که خواستی یک عمر
به راحتی کسی از راه ناگهان برسد…
رها کنی، برود، از دلت جدا باشد
به آنکه دوستتَرَش داشته، به آن برسد
رها کنی، بروند و دو تا پرنده شوند
خبر به دورترین نقطهی جهان برسد
گلایهای نکنی، بغض خویش را بخوری
که هقهق تو مبادا به گوششان برسد
خدا کند که… نه! نفرین نمیکنم، نکند
به او، که عاشق او بودهام، زیان برسد
خدا کند فقط این عشق از سرم برود
خدا کند که فقط زود آن زمان برسد
تفسیر با هوش مصنوعی
این شعر، رنج جدایی و از دست دادن معشوق را به تصویر میکشد. شاعر با حسرت، رفتن معشوق به آغوش دیگری را میبیند و به جای نفرین، آرزوی فراموشی و رهایی از این عشق دردناک را دارد. او با تحمل درد و سکوت، مایل است معشوقش به خوشبختی برسد، حتی اگر این خوشبختی بدون او باشد.
اشتراکگذاری