کاشکی می تاخت بر شطرنج دل...

زیبا متن: مرجع متن های زیبا کوتاه

امتیاز دهید
0 امتیاز از 0 رای

کاشکی می‌تاخت بر شطرنجِ دل، شبدیزِ مِهر
مات می‌شد بانوی دل، با دمِ پرویزِ مِهر

_«مات»:
۱_ حیران، شگفت‌زده، گیج، متعجب، حیرت‌زده، مبهوت.
۲- تیره و تار، رنگ‌پریده، رنگ‌رفته، کبود، کدر.
۳_ شهمات (اصطلاح بازی شطرنج)

_ «پرویز»: به معنای پیروز و فاتح، نام خسرو دوم شاهنشاه ساسانی، مشهور به «خسرو پرویز»

_ «شبدیز»: شب‌رنگ، سیه‌فام، نام اسب خسرو پرویز.

* در این‌جا بین «پرویز» و «شبدیز»: آرایه‌ی ایهام تناسب جاری است؛ زیرا: از «پرویز» و «شبدیز»، مفاهیم مجازی آنها _که با «شطرنج» و «مات»، مراعات نظیر دارند،_ مورد نظر است؛ یعنی:
شبدیز: مطلق اسب.
پرویز: مطلق شاه.

زهرا حکیمی بافقی (کتاب نوای احساس)
ZibaMatn.IR
الهه‌ی احساس
ارسال شده توسط
ارسال متن