در هوای خامشی فریاد را گم...
زیبا متن: مرجع متن های زیبا کوتاه
- خانه
- متن ها
- متن اشعار مهدی غلامعلی شاهی
- در هوای خامشی فریاد را گم...
امتیاز دهید
0 امتیاز از 0 رای
در هوای خامشی، فریاد را گم کردهام
در دل آیینه، نقش باد را گم کردهام
هر چه بودم، رفت در گرداب وهم بیدلی
چشم را، خواب و دل بیداد را گم کردهام
پایم از رفتن تهی، دستم تهی از شوق صبح
راه را، حتی خیال جاد را گم کردهام
در شب بیماه، با فانوس خاموشی چه سود؟
نور را، حتی امید راد را گم کردهام
زخمهایم بیصدا، چون سنگ در اعماق آب
حس را، حتی صدای داد را گم کردهام
با زبان خستهام شعری نمیجوشد ز لب
حرف را، حتی سکوت شاد را گم کردهام
هر که آمد، نیمهراهی شد میان ما و رفت
دوست را، حتی غمآباد را گم کردهام
ماندهام با سایهای بیچهره در آیینهها
خویش را، وهم تبار زاد را گم کردهام
مهدی غلامعلی شاهی
ZibaMatn.IR