و من که چلچله در آسمان...
زیبا متن: مرجع متن های زیبا کوتاه
- خانه
- متن ها
- متن اشعار خبیر عاصی
- و من که چلچله در آسمان...
امتیاز دهید
0 امتیاز از 0 رای
و من که چلچله در آسمان تهرانم
هنوز عاشق پرواز زیر بارانم
خزان رفت و زمستان هم به اتمام است
ومن که راهیِ یک نوبهار عریانم
سری سخن بگشای و کلامی با من گوی
منی که بی تو اسیر و مطیع فرمانم
تو شمع روزنهای روزگار تلخ منی
بیا برای تو هر لحظه جان بسوزانم
دلیلی با تو نبودن مرا هزار و یکیست
و این که محو تو ام بی دلیل نمیدانم
ز نور خویش در افتاده ام بیا ای ماه
که من سیاه تر از شامهای تهرانم
خبیر عاصی
ZibaMatn.IR
تفسیر با هوش مصنوعی
این شعر، حسرت و عشق شاعر به معشوقی را در تهرانِ سرد و خزانزده بیان میکند. او تشنهی عشق و محبت است و خود را بیمعشوق، اسیر و تاریک میبیند. شاعر امیدوار به بهاری نو و نزدیکی معشوق (مانند ماه) است که میتواند او را از این سیاهی نجات دهد.