متن اشک و آه
زیبا متن: مرجع متن های زیبا و جملات اشک و آه
درد را میخواستم درمان کنم امّا نشد
اشک را میخواستم پنهان کنم امّا نشد...
بر لبم لبخند و آهی در دلم بود آتشین
خواستم آیینه را مهمان کنم امّا نشد...
هرکه آمد! جای غمخواری غمی افزودو رفت
خواستم من هم لبی خندان کنم امّا نشد...
سالها خونگریه کردمدر فراقش، ناگزیر...
حسن کریم زاده اردکانی
«اَللّٰهْمَّ عَجّلْ لِوَلٖیِکَ الْفَرَج»
با چشم اشکبــار و دلـی غــرق سـوز و آه
آغــاز سال نــو، شده با «قـــدر» همپگـاه
در ابتدای سال «پدر» چون رَوَد به عرش
تــا انتهـــای ســال، میآیــد «پسر» ز راه؟
سید محمدرضا شمس (ساقی)
در حال بارگذاری...