پنجشنبه , ۱ آذر ۱۴۰۳
به اتحاد مزدوج فکر می کنم /به دو خطِ موازیِ دیگر بر پیشانی /و به جیب هایی پر از دست گرمی های توخالی... /«آرمان پرناک»...
تمام دوستت دارم هارا با بوسه ای روی پیشانی ات به وجودت میریزم شاید عشق من در تو جوانه بزند..نویسنده: کتایون آتاکیشی زاده...
پسرکِ من ، یادت باشد که اگر قلب پاک و مهربانی داشته باشی خیلی بهتر از چشمان آبی و پیشانی برجسته است و زودتر میتوانی مورد محبت مردم واقع شوی ......
ماه را ببینکه بوسه ی خدا را می ماندبر پیشانی بلند آسمان!و ببین شعرم راکه قد می کشدتا بوسه ای گذاردبر گونه ی تو!...
قشنگترینلحظه،بُوسیدن پیشانی کسیه کِهقلبش سَندخورده بِه نامت️️️...
می شود پیشانی ات بوسید و از لب ها گذشت ؟؟مومن از قم بگذرد تا جمکران هم می رود ......
چند خط روی پیشانی مادرم،دستخط خدا بود، با این مضمون، «این بنده ام پروردگار عشق است،قدر او را قدر من دان.» تازه آموختم، خدا مادران را خدای عشق می نامد...