متن ╭⊰✧{amingh6859}✧⊱╯
زیبا متن: مرجع متن های زیبا و جملات ╭⊰✧{amingh6859}✧⊱╯
کاش میشد که گرفتار نگاهی نشوی.
یا که دلتنگ دو چشمون سیاهی نشوی.
کاش میشد نشوی عاشق لبخند کسی.
تا چنین گونه اسیر، رخ یاری نشوی.
امان از زلف مشکینت.
که میگیرد ز تن، جان و دل و دین را.
خسته ام، دیوانه ام، درمانده ام.
جز آن سیه چشمان تو، نیست درمانی مرا.
چشمات یه کاری داد دستم.
که غیر از تو ز کل این جهان خستم.
در خاطر ما، جز رخ زیبای تو..،
نقش دگری نیست.
دلبرا تو دل ربودی از دلم.
با آن رخ زیبای خود.
میدهد بر من سیه چشمان تو.
شوق نفس.
خیالش خواب شبهای مرا،
کرده پریشان.
در دلم خانه ی دلتنگی بنا کرد، چشم تو.
ز تن میگیرد آخر جان ما را.
همان دلتنگی های چشم یارم.
در وصف تو دیوانگی ام اوج گرفته.
گرفته از نگاه من.
نگاهت خواب شبهامو.
هرگز نشوم سیر از آن چشم سیاهت.
سیراب شدن از چشم تو امکان پذیر نیست.
من دلم پیش کسی هست.
که از من خبرش نیست.
پیداست که نمیدانی.
چه ها کرد آن سیه چشمان تو با ما.
بوسه از لبهای مستت، وای عجب حالی دهد.
حال آن مستیه لبهای تو را ، همچو من دادند و بس.
عشق تو..،
شروع ویرانی قلب و دل ماست.
ای وجودت ذوق عشقی بی نهایت.
بی تو و عشق تو از دنیا گذشتم.
ترس از دست دادنت بدجور ویران میکند.
در میان سینه قلب عاشق و دیوانه ام.
به کام دل نمی گردد جهانم،
اگر در روزگارم تو نباشی.
ای دلیل بی قراری های من چشمان تو.
پس بیا از من مگیرش آن سیه چشمان خود.
جز وصل تو
از خدا نخواهم حاجت.
انتظار تو مرا کشت کجایی..؟ بازآ
بیا پایین این دلتنگی های هر شبم باش.