چهارشنبه سوری است. از خانه بیرون نرو میترسم گرمای چشمانت را با آتش اشتباه بگیرند
دستانت را در دستان عاشق من بگذار تا باهم از روی آتش بپریم با داشتن تو آتش هم گلستان میشود
با توجه به نزدیک شدن چهارشنبه سوری قبل از پریدن از روی آتش به موارد زیر توجه کنید: ۱ سایز خشتک ۲ زاویه پرش ۳ استفاده از شورت مامان دوز در زیر شلوار ۴ دوری از هر گونه هیجان و جو زدگی علی الخصوص جلوی دخترا ۵ فاصله مناسب تا...
چهارشنبه سوری هر آتیشی که دیدی به یاد قلب منم باش آخه از دوریت بدجوری آتیش گرفته
چهارشنبه سوری نزدیکه.یه وقت نری از رو آتیش بپری. . . آخه تجربه ثابت کرده اگه جیگر بره رو آتیش کباب میشه
سلام، چهارشنبه سوری جایی قرار نذاری کار واجب باهات دارم آحه آتیش کم داریم آتیش پاره !
خداجون میشه یه کاری کنی چهارشنبه سوری که از رو آتیش میپره یخ دلش آب شه بهم بگه دستتو بده به من با هم بپریم!
چهارشنبه سوری نزدیکه ، یه وقت نری از رو آتیش بپری آخه تجربه ثابت کرده اگه جیگر بره رو آتیش کباب میشه !
آخرین سه شنبه سال خورشیدی را با بر افروختن آتش و پریدن از روی آن به استقبال نوروز میرویم سرخی تو از من، زردی من از تو جشن باستانی چهارشنبه سوری مبارک
آتیشی که تو قلبم روشن کردی هیچ آتش نشانی نمی تونه خاموش کنه ! چهارشنبه سوری مبارک
چشمهایت … چهارشنبه سوری آخر سالند تمام دوستت دارم هایم میان فشفشه ها گم می شود و تمام بوسه هایم دود چشمهایت آتشی به پا کرده است تا واژه واژه برایت خاکستر شوم روز چهارشنبه سوریت مبارک
چنین گفت زرتشت : که سوزانید بدی را درآتش تا ز آتش برون آید نیکی پس تو نیز چنین کن چهارشنبه سوری مبارک
یاد سرخی گونه هات درخشش چشمات سوزانندگی لبهات داغی عشقت از رو آتیش میپرم چهارشنبه سوری مبارک عزیزم
دوست دارم سه شنبه ی آخر اسفند از زیر کرسی تنهایی ام نبودنت را بکشم بیرون بیاندازم کف اتاق شعر بپاشم روش کبریت بزنم و از آتش یکسال انتظار بپرم بهار بی حضور تو کابوس این خواب زمستانی ست دوست دارم شکوفه، بهانه ی تو باشد چهارشنبه سوری مبارک
ایرانیان شب سرد را به آتش می کشند به امید روزهای گرم و نیک بهارتان همچون آتش اهورایی چهارشنبه سوریتان خجسته و نکو
تق تق تق فشفشه فاصلمون کم بشه هیزم و نفت و آتیش دوست دارم خداییش سیب زمینی به سیخه عکس گلت به میخه غماتو بیار فوتش کن کینه داری شوتش کن ! هوا بهاری میشه سرما فراری میشه زردی ازت دور بشه هر چی میخوای جور بشه ! چهارشنبه سوری...
آتش روشن کردم و عهد کردم تا خاموش شدنش دعایت کنم می دانم به آنچه می خواهی می رسی چرا که من هر بار یک هیزم اضافه می کنم چهارشنبه سوریت مبارک
چهارشنبه سوری در پیش روی ماست همه بدبختی ها در پشت روزای خوش همه در پیش چه غوغا می کنه آتیش چهارشنبه سوری مبارک
دستانت را به من بده، تا با هم از رو آتش بپریم آنان که سوختند، همه تنها بودند ! چهارشنبه سوریت مبارک
از عجایب عشق همین بس تنها همانی آرامت می کند که دلت را آتش زده چهارشنبه سوریت مبارک عشقم
تو مسیر رسیدن بهار شاخه های خشکیده دلتو تو آتیش امروز بسوزون تا گرم شه دل مهربونت چهارشنبه سوری مبارک
واست آتیش روشن کردم که آخر زمستونه چهارشنبه ی آخر سال قلب من آتیش بارونه غم هاتو آتیش میزنم سرخی آتیش مال تو چشم حسودا کور شه از عشق میون من و تو عشق جان چهارشنبه سوری مبارک
سلامتیه اونایی که براشون مثل آتیش چهارشنبه سوری بودیم همه وجودمون تو آتیش عشقشون سوخت تا اونا با شادی از رومون بپرن و رد بشن
پاس دارم آتش جاوید را یادگار فطرت جمشید را چند روزى مانده بودش تا به عید آمد آتش در چنین روزى پدید بهر او آتشگهى آراستند از پلیدى و سیاهى کاستند پس ازآن هر روز در روزى چنین جشن سورى بوده در ایران زمین تا که آتش را پرستارى کنیم...