شما آزادهاید؛ راه خود را برگزینید؛ یعنی بیافرینید.
آنچه آدمی را سست عنصر میسازد، عمل گریز یا تسلیم است.
شخص قهرمان، خود، خویشتن را قهرمان میکند.
بشر آفریننده ارزشها است.
هر بار که میپنداری پاسخ پرسشی را یافتهای، پی میبری که آن پرسش، هیچ مفهومی ندارد.
همه نیاز به زمان دارند. آدم نباید پیش از اینکه بداند چه میگوید، نتیجه گیری کند.
دگرگونی روح، روندی تکاملی است.
قاعدهای وجود ندارد که به کار همه بخورد؛ هر کس باید خود راهی بیابد که او را نجات دهد.
هر دشواری که در زندگی شماست، در نهان، هدیهای برای شما دارد.
تنها یک چیز هست که برآورده شدن رویایی را ناممکن میسازد و آن، ترس از شکست است.
لازم نیست آدم از کوهی بالا رود تا بفهمد بلند است.
زندگی بسیار کوتاه است. خطر کن، پای میز قمار زندگی بنشین. چه میتوانی از دست بدهی؟ ما با دستان خالی آمدیم، با دستان خالی هم خواهیم رفت، چیزی برای از دست دادن وجود ندارد.
عقاب داشت از گرسنگی می مرد و نفسهای آخرش را می کشید. کلاغ و کرکس هم مشغول خوردن لاشه ی گندیدۀ آهو بودند. جغد دانا و پیری هم بالای شاخۀ درختی به آنها خیره شده بود. کلاغ و کرکس رو به جغد کردند و گفتند این عقاب احمق را می...
خودت باش، نه تندیسی که دیگران می خواهند! وقتی قالب فکر دیگران می شوی زیبا میشوی به چشمشان، اماقبول کن تمام مجسمه ها شکستنی هستند،
وقتےهمه چیز روبراه است که امیدوارے معنا ندارد امید زمانےارزشمند است که همه چیز در بدترین شرایط است پس هیچ وقت ناامید نشو بویژه دراوج تاریکے و تنهایے و تلخے
حتی در غم انگیزترین زندگی ها نیز به لحظاتی درخشان برمی خوریم و حتی در میان شن و سنگ هم گل های کوچک شادی می روید.
هیچوقت اجازه نده ذهن های کوچیک، بهت بگن رویات بزرگ و دور از دسترسه
تولد همتون مبارک می دونید دیشب چند نفر خوابیدن اما صبح رو ندیدن و اجازه حیات به اینها داده نشد! ؟ اما خدا به من و تو اجازه داد که هنوز هم.... باشیم بمونیم.. . نفس بکشیم... کار خدا بی حکمت نیست ، قطعا تکلیفی برای من و تو مشخص...
زندگی همیشه بهت یه فرصت دیگه میده بهش میگن امروز!
صد سال ره مسجد و میخانه بگیری عمرت به هدر رفته اگر دست نگیری بشنو از پیر خرابات تو این پند هر دست که دادی به همان دست بگیری
انسان های بزرگ راجع به ایده ها صحبت می کنند، انسان های متوسط راجع به اتفاقات، و انسان های کوچک در مورد افراد
خوبی بشر شعلهای است که میتوان آن را مخفی کرد ولی هرگز نمیتوان خاموش کرد.
اگه میخوای یه کار بزرگ انجام بدی هیچ وابستگی ای نباید تو زندگی داشته باشی !
زمانی که پایم رااز در زندان بیرون گذاشته و به طرف دروازه ای که به آزادی من منتهی میشد قدم زدم،میدانستم که اگر تلخیها و نفرتها را با خود ببرم،بیرون از زندان هم زندانی خواهم بود.