بزرگی جهان را بیخیال، من آن چند وجبی درون سینه اَت را طلبه اَم
توهرجای جهان باشی برات از دور میمیرم...
لحظهای با تو نشستن به جهان میارزد ...
گاهی در نبود تنها یک نفر ، گویی جهان به تمامی خالی است ...
نگاه کن چه پیر میشوند رویاهایی که تو را نیافته جهان را ترک میکنند
جان و جهانِ ما شده کیست به او خبر دهد .
از پیله در آمدیم، جهان همه پنجره بود!
چه طراوتی دارد این جهان وقتی تو مرا بغل میکنی ️️️
موهایت را بباف ، بگذار جهان دوباره آرام بگیرد ...! ️️️
بخند جان و جهان، چون مقام خنده تو راست..!
تمام گوشه های جهان را هم بگردم جگر گوشه ام تویی
به جز حضور تو هیچ چیز این جهان بی کرانه را جدی نگرفتم حتی عشق را...!
خداوندا قرارم باش و یارم باش جهان تاریکی محض است میترسم، کنارم باش
تو قشنگترین خلقت جهانی برا من
محبوب من تو نباشی تمام بغض های جهان در گلوی من است...
حزن، پنجره ای بخار گرفته بین خویشتن و جهان است.
و از تمام جهان سهم من باشی و بس..
خودخواهم وقتی تمام جهان را برای تو میخواهم و تو را برای خودم
عشق یعنی کہ جہان غایب و تو حاضر قلبم باشی
گویا که جهان بعد تو زیبا شدنی نیست حتی گره اخم خدا وا شدنی نیست
شادمان از دل و دلدارم و راضی ز جهانم
با اینکه هوای جهان خوب نیست به عشق تو دارم نفس می کشم!
نگاه کن چه پیر می شوند رویاهایی که تو را نیافته جهان را ترک می کنند
و چه اندوه غلیظی ست جهانی که در آن عشق فریب است...