متن جستجوی حقیقت

آیینه‌ام و خویشتنم گم شده این‌جا
در سینه غباری‌ست ز ایّام و ز فردا
در غربت شب، گم شده‌ام، هیچ ندانم
کاین خستگی از چیست، ز دنیاست، ز راهان؟
هرچند به ظاهر همه جا نقش من افتاد
من در دل خود نیستم ای جانِ تماشا
هر سو نگرم، صورت اغیار...

فقط کسانیکه با نیروی محبت تنبیه شده اند از نیروی آن خبر دارند.
در جستجوی حقیقت حاضرم عزیز‌تر‌‌ین ‌چیز حتی جان خود را فدا سازم.
وقتی انسان روح خود را از دست بدهد،فتح دنیا به چه درد می خورد‌

دنیاست نقابی ز نقش خیال پنهان شده در پرده‌ی ذره‌بال
هر نقش که بینی در این خاک و آب آیینه‌ی وهم است، نه کشف ناب
ما جمله مسافریم در راه نور در جستجوی آن ناپیدای دور
هر رنگ که بر چهره‌ی هستی‌ست، خواب در خواب ندیدیم رخ آفتاب
دل خانه‌ی...

زندگی خطی است بی‌آغاز و بی‌انجام ما،
حد ما جز در نگاه‌دوست، پیدا کی شود؟
عشق، تابع گر به سوی او همی میلش کند،
در نهایت، بی‌نهایت در دل ما کی شود؟
مشتق از جان جهان گر لحظه‌ای گیرد خدا،
جز جمالش، جز وصالش، هیچ معنا کی شود؟
صفر بودیم...

به من می‌گویند که در کتاب‌ها به جست‌وجو چه می‌کنی؟
آن‌ها چه دانند که جهان در آنجا به لطف و جمال زیباست
در این ورق‌ها نه تنها علم و حکمت است
که دل‌های شکسته و آرزوها به رنگِ طرب‌هاست

چه سود از دنیای پر از غم و هراس،
که در...