سه شنبه , ۱۳ آذر ۱۴۰۳
تمام کودکی ام در آن خانه جا مانده؛یاکریم بالای دیوار همسایه شاهد من،کودکی که میان رنج ها تنها مانده. «هیچ»...
باران بهار و عطر احساسم باش خوش رایحه و رنگ گل یاسم باشبازیگرِ صحنه های ِ حساسم باش...بهزادغدیری...
«سوگ»نفسی به شماره افتاد و بی رحمانه از حرکت ایستاد.اشک ها بی وقفه غریبانه باریدند.ناله های سوزناک سکوت شب را دریدند تا بامداد.«هیچ»...
یلدااگر نباشد یار،بلندتر بودن شب ،آید به چه کار ؟آن دم را غنیمت شمار ،که باشی همنشین نگار.«هیچ»...