اولین بار که دیدمت نگاهات اذیتم میکرد،همش خودمو قایم میکردم از نگاهات.اینکه تو نشون میدادی منو دوست داری برام خیلی چیز عجیبی نبود،ولی اینکه من عاشقت شدم برام محال ترین وغیرمنتظره ترین اتفاق زندگیم بود.عشق روبا دل و جونم،با خونم،حس کردمو چشیدم.اذیت کردنات،اشتباهات،دل شکوندنات،غیب شدنات،بی محلی کردنات،همه ازارم میداد ولی...