ملک الشعرای بهار
زیبا متن: مرجع متن های زیبا و جملات ملک الشعرای بهار
به راه زنان دانه دل مپاش
فریبنده جفت مردم مباش
زن پارسا را مگردان ز راه
که از رهزنی بدتر است این گناه
روان را گناه گران آورد
بس آسیب در دودمان آورد
به تاریکی از خواب بیدار شو
به نام خدا بر سر کار شو
که شب خیز را کار باشد روا
فزون خواب مردم شود بینوا
به یزدان نخست آفرین بر شمار
پس آنگاه دل را به رامش سپار
کت افزایش آید ز یزدان پاک
ز رامش نگردد دلت دردناک
آزادی ماست اصل آبادی ما
این است نتیجه ی خدادادی ما
آزاد بزی ولی نگر تا نشود
آزادی تو رهزن آزادی ما