متن نسرین حسینی
زیبا متن: مرجع متن های زیبا و جملات نسرین حسینی
در مرز واژه ها
برای رفتنش
چمدانی ازکلمه میچید
جغرافیای سینه ام
فکر بستن مرزهای مهاجر نبود
نسرین حسینی
گاهی در نبود یکی
گویی جهان
تهی است
آی!
آی!
کجاست !!
همان یکی
که جهانم بدون او خالیست
نسرین حسینی
از دور میبوسم تو را ای عشق بی همتای من
شاید که با این بوسه ها کمتر شود این فاصله
نسرین حسینی
باتابستان نگاهت
سوخته ای حال مرا
منتظر کدامین بهار در پاییز بمانم
تاخوب کند
حال زمستانی من
نسرین حسینی
درقرن خاکستری
وشعله های خاموش عشق
نازا کردن ِنطفه ی زمین
در بغلگاه هوس
آتشی ست
زیر خاکستر
نسرین حسینی
تو فاتح سرزمین عشقی
ومن در فکر
فتح آغوش تو
نسرین حسینی
برحلقه عاشقان رسیدم
زیباتر از عاشقی ندیدم
نسرین حسینی
توهمان خاطره ی دیروزی
که مرا گوشه نشین خود کرد
نسرین حسینی