جمعه , ۲ آذر ۱۴۰۳
بیشتر از اینهابرای من باشدلم می خواهدگره بزنمهر نفسم رابه بودنت ...️...
من هر نفسم بر نفسِ نازِ طُ بند است ️️️...
توکنارم باشی.️ من عمیق تر نفس میکشمکه تمام عطرت سهم من باشد️️️...
تو هوایى که براى یک نفس خودمو از تو جدا نمی کنم ... ️️️...
از من ، تا تو یک عشق ،یک نگاه ، یک بوسه ، یک نفس ، کافی ست ،،، برایِ زندگی ....
تا نفس هست به یاد تو برآید نفسم... ️️️...
شب من با یاد تو...چه زیبا، می شود...مگر تو یک نفر چیستی کیستی...که از دورترین فاصله ها...حتی، یک نفس از حسِ بودنت...برای هر دم،،،،،نفس نفس کشیدنم کافی ست....
دوستت دارم نفس ، اقرار گاهی لازم استیک بغل با بوسه ی بسیار گاهی لازم است...
چشمات اوج آرامشمهنباشی قلبم نفس نمیکشه...
صبح هادلواپسى هایم رادر عطر تنت گم مى کنم و با صبح بخیر چشمانت نَفَس مى گیرم...
به نفس می مانیدوست داشتنت قطع شود می میرم.......
در جوّ زمین نیز بدون تو نفس نیستبرگشته ام اکسیژن ناب از تو بگیرم...
من هر نفسم بر نفس ناز تو بند استمن مشتریم،قیمت لبخند نو چند است؟...
یڪ چیزے هست بہ اسم نفس ؛تا تو میڪَویی دوستت دارم بند می آید ..!! ️️️...
ای که هوای منیبی تو نفس ادعاست...️️️...
تو فَقَط نَفَس من بٰاشمَن قول میدَم بٰا خودَم هَم قَطعِ رٰابِطِهکُنَمﻣﯿﺨﻮﺍﻡ ﺩﻧﯿﺎ ﻧﺒﺎﺷﻪ . . .ﺍﮔﻪ … ﺍﻭﻧﯽ ﮐﻪ ﺩﻧﯿﺎﻣﻪ ﻧﺒﺎﺷﻪ ....
اےکہ هوای منے ... بی تو...نفس ادعاست ...!️️️️...
دوست داشتنت هوس نیستکه باشد و نباشدنفس استتا باشم و باشی...️️️...
نفس مهربون زندگیم روزت مبارک...
تو را ڪمی بیشتر ازنفس دلم میخواهد ...️...
,من...روز را، نفس را، عشق را، بوسه را، زندگی را، پلک هایم را از نو،،،، از آغوش تو باز، و آغاز میکنم.️️️...
تا نفس دارمقلبم اقامتگاه توست...
ای که هوای منی؛بی تو نفس ادعاست ......
چقدر دلتنگ حضورت هستمکاش تصویرت نفس میکشیددر تمام خواب هایم ردپای توپیداست بابیداری هایم چه کنم؟صبح ارزانی مردم دل منخواب تورا میخواهد......
یک نفس خندید و آتش بر دلم دلدار زدبا همان لبخند شیرینش مرا هم دار زد...
حتی یک نَفر در این دنیا شبیهِ تو️ نیست ..نه در نفَس کِشیدن،نه در نفس نفس نفس، زدن،ونه از قشَنگی، نفسِ مرا بَند آوردن ......
حیف که آدمی تنها وقتی آن چین و چروکهای ترسناک، سرزمین نازک پوستش را تسخیر میکند و وقتی شتر مرگ به خانهاش نزدیک میشود تازه میفهمد که باید ببیند، باید بیشتر ببیند، بیشتر نفس بکشد، بیشتر راه برود، بیشتر زندگی کند، بیشتر عشق بورزد و شاید این تقدیر آدمی است که دیر بفهمد، آنهم خیلی دیر !...
تو مهربان باش ...بگذار بگویند ساده است، فراموش کار است، زود میبخشد ؛ سالهاست دیگر کسی در این سرزمین ساده نیست، اما تو تغییر نکن ! تو خودت باش و نشان بده آدمیّت هنوز نفس میکشد ......
شاید توسکوت میان کلامم باشیدیده نمی شویاما من تو را احساس میکنم !شاید توهیاهوی قلبم باشیشنیده نمی شویاما من تو را نفس می کشم !...
از سینه...ھر نفس ...که برآید ھواے توست...️️️...
زندگی یک سفر استزندگی جاده و راهی است به آن سوی خیالزندگی تصویری است که به آئینه دل می بینیزندگی رویایی است که تو نادیده به آن می نگریزندگی یک نفس است که تو با میل به جانت بکشیزندگی منظره است، باران استزندگی برف سپیدی است که بر روح تو بنشسته به شب......
من اینجا ریشه در خاکم.من اینجا عاشقِ این خاکِ اگر آلوده یا پاکم.من اینجا تا نفس باقی ست می مانم.من از اینجا چه می خواهم، نمی دانم!امیدِ روشنایی گر چه در این تیره گی ها نیست،من اینجا باز در این دشتِ خشکِ تشنه می رانم.من اینجا روزی آخر از دل این خاک، با دستِ تهیگل بر می افشانم.من اینجا روزی آخر از ستیغ کوه، چون خورشید.سرود فتح می خوانم...
دوست داشتنت هوس نیستڪہ باشد و نباشدنفس استتا باشمتاباشی...️️️...
جایِ زخمِ باورهایم بدجور تیر می کشد ...من هم در این هوایِ بیمار ، نفس کشیده ام ...و چه بی اندازه خسته ام ...این روزهاتمامِ وطنمدرد می کند ......
کتمانِ دلتنگی،بند آمدنِ نفس است......
خوشبختی نزدیکهکافیه چشماتو ببندی ونفس نکشی...
به حرمت تمام نفسهایت....تو تمام دنیای منی... ️️️...
زنده ام تا در تنم هُرم نفس های هست ...️️️...
خانه ای که درآن مادرنفس بکشد هیچ گلدانی خشک نمی شود....
چقدر دلتنگ حضورت هستم!کاش تصویرتنفس می کشید......
هر پیامبری معجزه ای داشتیکی نفسشیکی عصایشو دیگری کتابشاما توهیچ یکاز این ویژگی ها را نداشتیمنتنها به گل سرخیمیان موهایتایمان آوردم ......
آنقدر نیامدن مسافر رادر گوش جاده زمزمه کردندتا در آخردر کوچه ای بن بستبرای همیشهجاده از نفس افتاد....
دیگه دلم برات تنگ نمیشهفقط وقتی بهت فکر میکنممجبور میشم عمیق ترنفس بکشم....
مدام هوای تو را میکنم و با آن زندهام..نفسی که با یادت نگهم داشتههر روز و هر ساعت..!️️️...
یک نفس بی یاد جانان بر نمی آید مرا...
دلم گرفته، به من فرصت دوباره ببخشکه تا نفس بکشم بیهوا در آغوشت......
یک روزهایی را باید اختصاص داد به بی خیالی...نه به دغدغه ای فکر کردنه غصه ای خوردنه نگرانِ چیزی بود.یک روزهایی را باید از تویِ تقویمِ دنیا بیرون کشید و برایِ خود کرد.از من می شنوید گاهی اوقات خودتان را بردارید و بزنید به جاده ی بی خیالی.میانِ این همه مشغله و روزمرِگی هایِ تکراری ، برایِ ساعاتی هم که شده گوشه ی دنجی رها شوید و برایِ ادامه ی راه نفس بگیرید...اجازه ندهید دلخوشی و آرامشمسیرِ قلبِ شما را گم کند...اجازه ندهید امید و نش...
با دویدن برای رسیدن به کسی ،نفسی برای ماندن در کنار او نخواهی داشت !با کسی بمانکه نصف راه را به سمتت دویده باشد !...
میان نفسهایت...حبسم ڪن!من ، بی تو ️بودن را...بلد نیستم ... ️️️...
شکستنِ دل ، به شکستن استخوان دنده مىمانَد !از بیرون همه چیز رو به راه است اما هر نفسى که مىکشى ، دردیست که مىکشى ......