مرا اسیر قفس های آتش کن
من عاشق قرنیه چشم این دلدارم
علیرضانجاری(آرمان)...
در دل کسی نباشد ، دلدار من به جز تو
از این و آن گذشتم با من بمان تو ای دوست
بادصبا...
به خوابم آمدی یک شب، تو ای زیبا ترین دلدار
ز عشقت من شدم خندان تویی آیینه دیدار
...
شده ام مست و پریشان و کمی هم مجنون
بی تو ای حضرت دلدار دلم بارانی است...
هرکسی دلداده هست
دلباخته است
سخت است دل بردگان دلدار نباشند...
کاش راضی میشد قاضی ،عمر دهم
اما ببینم بار دیگر یار را...