سه شنبه , ۱۳ آذر ۱۴۰۳
من فقط جسدی در نقش نفس کشیدنم...!...
«عمیق» ترسناک است.انسان های عمیق دوستان کمتری دارندنوشته های عمیق، مخاطبانی اندکعشق حتی، وقتی که عمیق میشود…درست مثل استخرهای عمومی که هموارهدر بخش های عمیقش آدم های کمتری میبینی…«سطح» اما امن است....
چشماش عین یه سحابی بود همون قدر زیبا و همون قدر شگفت انگیز ادم دوست داشت ساعت ها غرق نگاهش بشه تا بلکه از این شگفتی یه چیزی سر دربیاره تاحالا یه سحابی رو از نزدیک دیدید؟مطمعنم نه ولی من دیدم از فاصله چند سانتی بهش خیره شدم و غرق شدم میدونی سحابی ها طی ملیون ها سال توی فضا شکل میگیرن در واقع وقتی یه ستاره بزرگ مثل خوشید میمیره یه انفجار بزرگی رخ میده و چندین سحابی کوچیک از اون ستاره متولد میشه خیلی خوشگلن و خیلی دور این ...
از همه زیباتری وُاین ترسناک است.کوه هرچه بلندتردرّه اش عمیق تر...شعر: حادیسام درویشی...
از همه زیباتری وُ این ترسناک استکوه هرچه بلندتر درّه اش عمیق تر......
گفته بودم که تو را دوست ندارم دیگردرد آنجا که عمیق است، به حاشا برسد......
دلبر جان چه زیبا آمدینمی دانستم یک نفر را می توان آنقدر دوست داشت همینقدر کوتاه همینقدر عمیق......
مگر تو چقدر عمیق هستے ڪه من اینگونه در تو غرق شده ام ...️️️...
مگر تو؛چقدر عمیق بودی؟که من این طور در تو غرق شده ام ...! ️️️...
دلتنگم!گفتنیهایم همینقدر کوتاهاندو همینقدر عمیق ......
نمی دانم سیگار ها کوچک شدند ،یا نبودت ، کام های مرا عمیق تر کرده ... !...
زیبایی می تواند بی رحم باشددرست شبیه چال ظریف گونه ی چپ تووقتی عمیق می خندی......
آدم های بی ریشه، هرچه که دارند رو...است! و همه چیزهایشان چشم گیر و دهان پر کن!اما انسان های ریشه دار، عمیق هستند و اصیل،و تنها جزئی از وجودشان، آن هم لاجرم و به ناچار، نمایان شده است!بی ریشه گان، همه دار و ندار و توانائی و وقت خود را برای بزک کردن و بزرگ کردن آنچه نمایان است صرف می کنند... و ریشه داران، از عمق و درون بزرگ می شوند!آدم ها را از ظاهرشان یا حرفهایشان نمی شود شناخت!...
نفس بکش...عمیق ، آرام ، شادمان...!بگو غم رد شود،که قلبت،آرامگاهِ اندوه نیست!...
دیگه دلم برات تنگ نمیشهفقط وقتی بهت فکر میکنممجبور میشم عمیق ترنفس بکشم....
فقط وقتی بهت فکر میکنممجبور میشم عمیق تر نفس بکشم ......
تنهایی نام دیگر پاییز استهر چه عمیق تربرگ ریزان خاطره هایت بیشتر......
گفته بودم که تو را دوست ندارم دیگر !درد آنجا که عمیق است به حاشا برسد...
دوست داشتن چیزی شبیه به گم شدنهتویِ یه آدمِ دیگهحالا هر چی کسی رو بیشتر دوست داشته باشی،عمیقتر گم میشی...یه جاهایی دیگه نمیدونی، برایِ خودت داری زندگی میکنییا برایِ اون.....
تنهایی/ نام دیگر پاییز است/هرچه عمیق تر/ برگریزان خاطره هایت بیشتر...