
متن زیبا حسنا محمدزاده
این صفحه برای ارسال متن و شعر زیبا ساخته شده است.
🌙
من
ماضی بعیدم و
گُم،بین جمله هات
اما تودر مضارعِ من
فاعلی هنوز
بیدار مانده ام
که تو را مثنوی کنم
آسوده تر بخواب!
عزیزِ دلی❤️ هنوز ...
چگونه یکتنه پر کردهای جهانم را؟!
دلم چگونه گره خورده است با لاهوت؟!
سپردهام به درختان بغل کنند تو را
سپردهام به هوا - نرم - بگذرد از موت
چه سوز سردی از آنسوی خواب میآید!
پتو کنار نیفتد - عزیز من! - از روت
دست بر پیشانیام بگذار! تب دارم هنوز
صبح دارد میرسد از راه و بیدارم هنوز
خشکسالی آمده اینجا ولی من بعد تو
تکه ابر کوچکی هستم که میبارم هنوز
شیشهی عطر دلم با رفتنت خالی نشد
اینهمه سال است از بوی تو سرشارم هنوز
هیچکس از شانههایم جز تو باری...
لباس نو نخریدم به شوق آن روزی
که رنگ پیرهنم را تو انتخاب کنی