متن کارگر
زیبا متن: مرجع متن های زیبا و جملات کارگر
چو دارد، بی کران ارزش، مقامِ کارگر؛ پس،
فراموش از: چه میسازیم، دنیای دلش را؟
چو میدانیم؛ پیغمبر زده، بوسه، به دستش،
چرا پس ما، نباریم ازبرایش، عشق و رویا؟
پ. ن:
انس بن مالک در روایتی میگوید:
«موقعی که رسولاکرم (ص) از جنگ تبوک برمیگشت، سعد انصاری به استقبال...
نه این دود
از دودکش است
نه این روشنایی
از خانهای گرم؛
دودِ سیگار است و
سینهی سوختهی یک کارگر
در چهارفصلِ زمستان!...
(فرشته، الهیه، اقدسیه،...)
دوستت دارمِ یک کارگر
در این پرانتز
در این مقال نمیگنجد
که آجرهای عشق او
تنهایی میسازند
و آجرهای عشق تو
اختلافِ طبقاتی !
گونی های سیمان می دانند
چرا کارگرِ کارخانه
صورت دخترک خودش را
نوازش نمی کند!
(زانا کوردستانی)