جمعه , ۲۰ مهر ۱۴۰۳
من در تن مادرم زندگی کردم و اکنون او در اندیشه ی من زندگی می کند....
مادرمنخستین کشور من بودنخستین مکانی که در آن زیستم....
رفته ای دنبال خوشبختی کجا در میزنی؟؟رمز خوشبختی انسان در رضای مادر است...
ترجمه ی عشق به تمام زبان های دنیا نام کوچک توست، مادرم !...
جز رنج چه بود سهمت از این همه عشق؟ مظلوم ترین عاشق دنیا، مادر!...
تلخی عشق از تظاهرهای شیرین بهتر است سیلی مادر کجا و بوسه ی نامادری!...
تنها ترین بهانه برای زندگی ست مادر...
مى خواست عشق را بِچِشاند به کامِ خلق با طعمِ شیر و شَهد و شکر، "مادر" آفرید...
مادر خوبم ،آرامش قلبم روزت مبارک...
آنجا که سفره اش بوی عشق می دهدخانه ی مادر است...!...
صد بار اگر دایه به طِفل تو دهد شیرغافل مشو ای دوست که مادر شدنی نیست...
دلَم دیگر به این عشق ها گرم نمی شودباید به مادرم برگردماتفاق است دیگر ...!...
خدایاسرنوشتمو انقدر قشنگبنویس که مادرماز ته دل بخنده...
❤️روزت مبارک عشق بی نظیر مادر خوبم❤️...
روز مادر،مادری شد داغداررسم مردی ای نباشد ،روزگار...
امیدوارم تا وقتی زنده باشم که مادرمپشت سرم نفس میکشه......
کاش می شد عمر خود راهدیه میدادم به اوزندگی را دوست دارممادرم را بیشتر...
زیباترین زن جهان مادر من و در چهار چوب خانه ی ماست...
مادرم خود زندگی ست...
امن ترین گوشه دنیاکه میشود ساعت هادر آن آرام گرفتهمان بهشت آغوش توست,مادر!...
عشق بی پایان من تویی مادر روزت مبارک مهربان ترین...
مادر بوی خدا میدهدروزت مبارک مادر عزیزم...
مادرواژه ای به وسعت تمام هستی روزت مبارک مادرم...
مادرم تو خدای روی زمین من هستی روزت مبارک بهترین مادر دنیا...
مهربان ترین فرشته زمینی مادر روزت مبارک...
خداونداتقدیرم را آنقدر زیبا بنویس... که مادرم از ته دل بخندد...
جوانی هایت را با بچگی هایم پیر کردم... مرا به موی سپیدت ببخش مادر...
چو مادر یاورم باشد، پدر باشد دُعا گویمنه از بیگانه باکَم هست، نه پَروا از خطر دارم...
گزاف نیست گر بگویم ، ارحم الراحمین است مادر......
خدالب حوض نشسته بودمادرمدرآیینه دنبالش می گشت...
خدایاکعبه من اینجاست...جای خانه اتدور مادرم میگردم...
امروز چه آرامم! لابد مادرم گوشه ای از دنیابرایم دعا می خواند......
گاهیبه نگاهیگاهبه ندیدنغایبهماره حاضریمادر...
مادر فرشته ایست که همیشه در دسترس استحتی اگر در گور خفته باشد...
پیوند می زندبهار من رابه برف زمستانی که بر سرش نشسته استمادر...
پایان تلخغصه های قصه مادرفرشته ی مرگ...
روز من، به جای طلوع خورشید، از لبخند مادرم شروع می شود.مادرم روزت مبارک...
زن یعنیزن ، مادر ، معصومیت تا بی نهایت ......
از مرگ نمیترسممن فقط نگرانم که درشلوغی آن دنیا مادرم راپیدانکنم.......
متنفرم از غروب جمعه ای کهتو را از من گرفتمادرم...
مادرمجمعه یعنی شمارشجمعه های هفته ای که ...باز بی تو گذشت...
ماماننبودنت جمعه هایی استپر از دلتنگی...من هر چه بلد باشمنداشتنت رو نابلدم...
اگر مادر نباشد ، جسم انسان ساخته نمیشود و اگر کتاب نباشد ، روح بشر پرورش نمییابد !...
بالهایشرا چید و زمینی شد؛مادر!مادر مادر مادرمادر.....
به ” خدا ” گفتم : تو را چگونهمیتوانم ببینم , ” خدا ” گفت :تو من را نخواهی دید اما کسی رابرات گذاشتم که نیمی ازمن است” مادر “ ....
هر زمانى که روزگار اشکت را درآوردبگو دنیا فداى سر مادرم و بخند ...که براى غصه هایت جز مادرت،آب در دلِ هیچ کس تکان نمى خورد...
بخند مادر که من با صدای خنده هایت جون می گیرم،نگاهم کن که با برق نگاهت دنیا را می بینمباش مادر که من هم باشمروزت مبارک مادر جونم دوستت دارم...
پدر مثل خودکار میمونه،شکل عوض نمیکنهولی یه دفعه می بینی نمی نویسهمادر مثل مداد میمونه،هر لحظه تراشیده شدنش رو می بینی تا اینکه تموم میشه...
مادرهمانند سوره ای از قرآن استکه هیچکس حتی نمی تواندمانندش را برایت بیاورد...
مادرم نیستی اما روزت مبارک...