دیگر نرود به هیچ مطلوب خاطر که گرفت با تو پیوند
بیا، که با تو مرا صدهزار پیوند است
عطرَت را با گُلها پیوند زده ام تا همه جا پُر شوَد از بویِ خوشِ بودَنَت...
جهان کوچه سبز پیوندهاست بهشت خدا پشت لبخند هاست
پیوند می زند بهار من را به برف زمستانی که بر سرش نشسته است مادر
امروز صبح دوست داشتنت را با قلبم پیوند زدم شاید این بهار جوانه زدی ..!
گاهی تنها چیزی که مرا به زندگی پیوند می دهد فراموشی دنیاست، یک فنجان چای و یک موسیقی روحنواز چیزی شبیه نگاه تو
گمان کردم که پیوند من و خورشید شیدایی ست چو نزدیک آمدم، فهمیدم از دورش تماشایی ست
بیا و با تابش ماه نگاهت شب هایم را از تاریکی رها کن و جانم را... به نور نگاهت پیوند بزن.
این ولنتاین، من مشتاق بوسههای شیرینت، آغوش گرمت، و جادویی که قلبهای ما را به یکدیگر پیوند داده هستم.