متن رضایت

لا به لای درختانی رشد کردیم که
به تبر میگفتن تقدیر
ما هم در سکوت محض،
سکوتی کز رضایت نبود پذیرفتیم
و همین دردی شد،
که زخممان را به عفونت کشاند..!

گاهی به من فکر کن من حتی به گاهی بودن در فکرت هم راضی ام...

مرا لبخندِ ماه و آفتابی مختصر کافیست
پتوی کهنه ای و نیم خشتی زیرسر کافیست

تو ساعتی تو چراغی تو بستری تو سکوتی
چگونه می توانم
که غایبت بدانم
مگر که خفته باشی در اندوه هایت
تو واژه ای تو کلامی تو بوسه ای تو
سلامی
چگونه می توانم که غایبت بدانم
مگر که مرده باشی در نامه هایت
تو یادگاری تو وسوسه ای تو...

سکوت همیشه به معنای رضایت نیست.
گاهی یعنی خسته ام از اینکه
مدام به کسانی که هیچ اهمیتی برای فهمیدن
نمی دهند توضیح دهم!

سکوت..

همیشه به معنای رضایت نیست..

گاهی یعنی خسته ام از اینکه مدام.

به کسانی که هیچ اهمیتی به فهمیدن نمیدهند توضیح دهم!

سیمین دانشور

هیچ کس از وضع و روزگار خود راضى نیست
اما همه کَس از عقل و خِرد خود رضایت دارد...!
.

سکوت همیشه به
معنای رضایت نیست.
گاهی یعنی خسته ام از اینکه مدام به
کسانی که هیچ اهمیتی برای
فهمیدن نمیدهند، توضیح دهم.

دیگر سکوتم از رضایت نیست، آخر
قفلی که بستی بر دهانم، بی‌کلید است...
.

Nobody can make you happy until youre happy
wirh your self first !



تا وقتى خودت از خودت راضى و خوشحال نباشى
هیچکس نمیتونه خوشحالت کنه !