سه شنبه , ۱۳ آذر ۱۴۰۳
پروانه شعری سروددر صراحتِ آتش؛عشق یعنی:(( دو بالِ سوخته ))....
فرقی نمی کندکدام لبه ی چاقو تیزتر استیا کدام مایع مشتعل تر زنی که نگاهش را از سوختن کبریت برنمی داردسوخته استزنی که روی چاقو مکث می کندرگش را بریده استو او کهبا چمدانش خلوت می کند رفته است......
به قلبم افتخار می کنمبازی داده شد، سوخته،شکستهاما هنوزم کار میکنه......
به قلبم افتخار میکنم!..بازی داده شده..سوخته..شکسته..امّا هنوزم کار میکنه.....