سه شنبه , ۱۳ آذر ۱۴۰۳
خوابم نمی گیرد،عروسک هایم،هیچ لالایی بلد نیستند... رها فلاحی...
بیدارنمی شویباهزار فریادباکدام لالاییبه خواب رفته ایصیدنظرلطفے(صابر)...
هم قصه و هم فَسانه مادر میگفتهم از غمِ این زمانه مادر میگفتدر کودکی ام برای خوابی شیرینلالا ئیِ عاشقانه مادر میگفت...
واسم لالایی عشقه، تو که باشی کنار من سرم رو شونه هات باشه،نشی باز بی خیال منچه حسی مثل آغوشی، منو هر روز میپوشیهوام بوی تو رو داره،نمیخوام لحظه ی دور شیچه با تو حال من خوبه،نفس هام کوک و میزونهیه دیوونه شدم هرشب،واست سلفژ میخونهچقدر تن پوشت تو داغه،مثه شرجی مردادهیه نقاشی مفهومیپر از موج های بی تابه........
ماندگارترین صدا درگوش من صدای موسیقی لالایی توست مادر نسرین حسینی...
«دوستت دارم!»شیرین ترین لالایی ستبرای ادامه دادنمن هنوزعاشقانهبیدار هستمدر خوابِ زندگی،کنار تو!▫️سیامک عشقعلی...
ﺑﺪﻭﻥ بوی زلفت ﺧﻮﺍﺏ ﺗﻌﻄﯿﻞلالایی در ﺷﺐ ِ ﻣﻬﺘﺎﺏ ﺗﻌﻄﯿﻞﺍﮔﺮ نم نم نریزی شعر ِ خالصرباعی واژه های ِ ﻧﺎﺏ ﺗﻌﻄﯿﻞ...
𖣘💔❦︎ رباب نخون...توروخدا دیگه لالایی بسه!یه جایی توی صحرا عباسبیشتر خجالت میکشه :) نویسنده: ریحانه غلامی (banafffsh)...
بهشت اسیر توست،در رویاهایش،نام تو را؛ زمزمه می کند.کاش زیر پایت بودم،و در آغوش لالایی ات؛بیدار نمی شدمبه راستیصدای داوود شنیده ای؟بیگمان لبخند،و آوای لالایی تو،زیباتر از صوت داوودیست؛مادر...!حسن فانی...
مثل لالایی ست در گوش خلایق، شیونمعاقبت خود را میان شهر، آتش می زنمساده بودم، فکر می کردم حراست کرده امبا خطوط دفترم از مرزهای میهنماز تمام دل خوشی های جهان دل کنده امروز و شب چشم انتظار لحظه ی جان کندنمباز در آیینه تصویرم کمی ناآشناستاز صدای خویش می پرسم که این آیا منم؟!از تب عشق است یا داغ برادر کاین چون اینمثل مرغی در تنور افتاده می سوزد تنم؟رد پای بوسه ی یار است یا خون رفیقلکه ی سرخی که جا مانده ست بر پیراهنم...
اگر هزار ویک شبازعمرم مانده باشدهزارو یک شب برایتعاشقانه می نویسمهزار ویک شبقصّه میگویم ولالایی میخوانم...به هر زبانی که دوست داشته باشی...به هر چهره ای که بخواهی...تا شایددر ساحلی دنجیا کلبه ای متروکهیا درصدای موج هایا پرواز قاصدک هادرجنوبیا شمالیا که غرب ومشرقردّی یا نشانییا بویی ازتو باشدشهلا الوند(خاتون)...
گاهی دلم می خواهد خودم را بغل کنم!ببرم بخوابانمش!لحاف را بکشم رویش!دست ببرم لای موهایش و نوازشش کنم!حتی برایش لالایی بخوانم،وسط گریه هایش بگویم:غصه نخور خودم جان!درست می شود!درست می شود!اگر هم نشد به جهنم...تمام می شود...بالاخره تمام می شود...!!!del_neveshtehay_taymaz2...
خش خش نکنید برگ هاصدای لالایی می آیداین صدا آشناستکجایی مادرکجایی مادرکجایی مادر......
دستانت را به من سپارشاید سرخ ترین جامه ی انار رابه تن نازک سبز برگ پوشاندیمو آبی ترین درخشان آسمانرا به تن چوبین پنجره ها بافتیمدستانت را به من سپارشاید در خواب لطیف آزادترینپرنده ی باغ خفتیمو در تمام چنارهایصدساله ی سبز شهر روییدیم...دستانت را به من سپارشاید در درخشان ترینلالایی آرام دالان های خورشید زیستیم......
شنیده امکبوتریازدست های مادرمبه آسمان پرواز کردهلالایی هایی مادرمهمیشهعاشقانه بودمن اما بعضی وقت هازبانش را نمی فهمیدم !حتمامادربه زبان فرشته هابا کبوترحرف می زدهکه بعد ها " کبوتر صلح "شد...
مادرم تو بهشت منی عطر تنت در هیچ کجای دنیا پیدا نمیشود! تو فرشته خدایی که لالایی های مادرانه ات، بی همتا ترین آواز یک فرشته استباور کن تو همان هفت آسمان بهشت بر روی زمینی!...
آنگاه که ماه و خورشید در نبردندنفس خورشید تنگ شده آرام آرام به خواب میروداز رحم تنگ بنفشه گون طارم هزار نوزاد نارس بیرون میجهددراین میان صورت ماه گرد چهره پدیدار میشودگهواره زمین با لاله های سرخ سر میدهندنوای لالایی را...
گرمای اغوشت زیباترین لالایی شبانه است چه ارامشی،دارد سینه به سینه تو خوابیدن....️️️️...
ماهتکه ابری بر لبعاشقانه،نی می زندگرگ ها کنار گهواره ی نسیمبرای بره های بی مادرلالایی می خوانند.قسم می خورمامشب هیچ کس نخواهد مردتو،به خواب من آمده ای......
غروب/در خوابِ بستر دریا/لالایی باد...
مادرمتو فرشته ی خدایی و لالایی های مادرانه ات،بی همتا ترین آواز یک فرشته است!روزت مبارک ای مهربان ترین...
مادرنه خورشیدست که خانه را گرم می کندنه اسم فرشته ایعشق را برگونه ی فرزند بوسه می زندمادریک زن ساده ی معمولی ا ستدرد را می کشد بر پیکر کوچک زنانه اشتا کودکیلبریز شود از عشقسرشار شود از کیفنه تمام نمی شودهنوز هیچ مادری نرفته استدارد هنوز توی یک جای جهانروی پایشبرای تو لالایی می خواند...
گونه ی زمین صدای بوسه ی باران، لالا یی استبرای گوشم......
هوای آغوشت دیوانه ام میکندموهایم بد جوری بهانه دستانت را میگیرندکاش لااقل میشد فقط شب بخیر شبها را بگویی تا بخوابملالایی ها پیشکش...
برگ هاگوششان را سپرده اند به زمین یلدا آخرین لالایی اش را خواهد خواند...
دوباره لالایی بخوان مادرکودکت سال هاستآسوده نمی خوابدبخوان مادربخوان مادر......
تو تنهایی هاتُ بزار رو دوش منصدای تو لالایی میشه تو گوش من...