پنجشنبه , ۱ آذر ۱۴۰۳
به او گفته بودمتا می تواندتاریکی ها را پاک کنداز درونِ جیب های خالی امشروع به گشتن کردو گشتو گشتو گشتتا جایی که دیدم ماشین لباسشوییناپدید شد«آرمان پرناک»...
هر روز باور داشتنتکمرنگ تر می شوددیگر هیچ واژه ای در ذهنمبرای نوشتن از تومتولد نمی شودقلمم می گریدبرای شعرهایی کههرگز سروده نخواهند شدبیا باور کنیمکه عشق بین ماحرفی برای گفتن نداشتمجید رفیع زاد...
اتفاق جوهر است و زمان آن را کم رنگ؛ اما پاک، نمی کند! - کتایون آتاکیشی زاده...
|□هستی اما .......کمرنگ|◇حرف میزنی اما ......تلخ|♡محبت میکنی اما ....سرد|^چه اجباریست در دوست داشتن من ؟!...
حضورت را برای آدم ها کمرنگ کن...کمرنگی حضورت،پررنگی توجه و محبت می آورد...وای از آن روزی که حضورت پررنگ شود...چشم آدم ها را خسته می کنیو پلک هایشان را سنگین!آنوقت به خواب عمیقی می روندکه دیگر نه تورا می بینندو نه میخواهند ببینند!...
ما نمی تونیم چیزی رو فراموش کنیمفقط انقدر درد میکشیم و عادت میکنیمتا بالاخره همه چی واسمونعادی و کمرنگ میشه......
فاصله ها هرگز دوست داشتن را کمرنگ نمیکنند...بلکه دلتنگی را بیشترمیکنند!...