متن ارس آرامی
زیبا متن: مرجع متن های زیبا و جملات ارس آرامی
عشق سرآغازِ هیچ هاست که بعد از تجربه اش
هیچ کس، هیچ وقت، هیچ گاه، هرگز آن آدم سابق نشد!
ارس آرامی
آن که دارالعشوهٔ چشم تو را تاسیس کرد
در کلاس خنده ات عاشق کُشی تدریس کرد
زوم کردم تا دلِ سیری تماشایت کنم
مشت بابایت دهان بنده را سرویس کرد!
ارس آرامی
باید که تو باشی و تو باشی و تو باشی
تا در دل تاریک شبم نور بپاشی
باید که تو باشی و بمانی به کنارم
چشمان تو مانند گل و ترمه و کاشی
باید که تو باشی که من آرام بگیرم
اینجا چه غریبم تو اگر یار نباشی
باید که...
باز ساعت در رکب عقربه ها به عشق تو باخت!
ای چهارصفر دوست داشتنی، عاشقیت مبارک
ارس آرامی
صد دل به یک دل، تا بگویم عاشقت هستم ولی
لاکن، ترس از آن دارم جوابش به جهنم باشد!
ارس آرامی
ای عاشق بیچاره، خون بست به دلت معشوق؟!
نوش جان، دنده ات نرم، مزد عشق بازی ست این!!
ارس آرامی
غریبه ای غریب که موج می زند به بحر ابیات
طالب تکه شعری، پناهی، تکیه گاهی، آغوشی
ارس آرامی
اهل شهر اویم میل جهان نیست مرا...
ارس آرامی
آن قدَر تورا به حریرِ جان می سرایمت
تا شهر تب کند
در حسرت داشتن معشوقه ای شبیه تو...
ارس آرامی
تا تو را داشته باشم، به خدا رو زده ام
سرمه بر چشم سیه، شانه به گیسو زده ام
یوسف من تویی من آن زن مصری که ز شوق
لحظهٔ دیدنت انگشت به چاقو زده ام
با تو از موج نگاهت به لب ساحل عشق
تا که غرقم نکنی یکسره...
دوشینه جانان نزد ما افتان و خیزان آمده است
افتان و خیزان نزد ما دوشینه جانان آمده است
با چشم گریان آمده است تا چشم ما گریان کند
تا چشم ما گریان کند با چشم گریان آمده است
آن یار مهمان آمده است تا من شوم در بند او
تا...
قهر؟ باشد، یادگاری هایمان را پس دهیم
بوسهٔ من را بیاور، بوسهٔ خود را پس بگیر!
ارس آرامی
بگذار،
تا دست هایت همیشه سبز باشد برای بهار
همیشه لانه باشد برای پرنده ها
و همیشه سایه بان باشد برای خورشید
و گاهی چتر باشد برای باران،
بگذار تا دست هایت به بالاترین حس گل ها جواب دهند
بگذار تا دست هایت برای ترانه ها شعر بسرایند
و شبنم...
می نویسم
امشب به عشق همان که تنهایی ام را وزن کرد و به سنگینی نگاه منجمدش خرید
نگاهی که دلم هرگز از دیدنش سرد نخواهد شد
نگاهی محبوس شده در یک عکس
عکسی که نمی دانست هنوز در دست های من است
می نویسم
امشب تا لغزش قلمم روح...