انسان بسیار دیوانه است وقتی که عاشق است.
. عاقلی بودم... به عشقِ یار دیوانه شدم!
من دیوانه ام، ولی احمق نیستم.
. حکمِ عاشقی دیوانه همچون مثل من تا ابد زندانیِ آغوشِ یاریست مثل تو
دلم را نگاهِ گرمِ تو دیوانه می کند! ️️️
هر زمان فالی گرفتم غم مخور آمد ولی... این امید واهی حافظ مرا دیوانه کرد!
یک نفر هست که با بودن او شاد شوم عشق را با منِ دیوانه همآغوش کند!
فکر زنجیری کنید ای عاقلان بوی گیسویی مرا دیوانه کرد
دانم که مرا بی خبری می کشد آخر دیوانه شدم خانه ات آباد ، کجایی ؟
باآنکه دلش بسته به دلهای دگربود دیوانه دلم بازگرفتاردلش بود...
هیچ گَواهی به سالِم بودنِ من نیست من دیوانهی تواَم
حضرت عشق! بفرما که دلم خانه توست سرِ عقل آمده هر بنده که دیوانه توست !
دوست دارم دیونه با یک هزار بهونه میخوام همه بدونند تو هستی یکی یدونه
ای ضمیر مفرد حاضر! منِ دیوانه را با کدامین فرض، تحلیلِ ریاضی میکنی؟!
دنبال دلیلم که چرا دل به تو دادم دیوانه و درگیر همین حس عجیبم...
خوبِ من! این دل فقط دیوانه ودرگیرتوست...
روزگاری هماگر دیوانه ات بودم گذشت...
پارادوکس یعنی ندارمت و گاهی فکر از دست دادنت دیوانه ام می کند...
پاییز / باران و پنجره ای رو به رفتنت دیوانه ام اگر عاقل بمانم
هر کسی را بهر کاری ساختن کار من دیوانه ی او بودن است
شاید این غصه مرا بعد تو دیوانه کند که قرار است کسی موی تو را شانه کند...
من دلم پیش کسی نیست! خیالت راحت... منم و یک دل دیوانه ی خاطر خواهت...
هوای آمدنت ایستگاه را هوایی کرده است مرا ... بی هوا دیوانه!
ساخت ساعت شنی شوخی یک دیوانه بود دست ما هیچ ساعتی را بر نخواهد گرداند!