حریف خاطره هایت نمی شوم حتی اشک هایم سد راه تو نشدند جای خالی ات اکنون سرشار از خاطره هایی است سرد و بی روح و من در انتظار امید واهی آمدنت مجید رفیع زاد
هر زمان فالی گرفتم غم مخور آمد ولی... این امید واهی حافظ مرا دیوانه کرد!