مثل جنونی که در تمام تنم ریشه دوانیده خون توچون رودی خروشان در رگهایم می جوشد چون رویش شکوفه ای در بعید ترین فصل یک عمر... زیباترین بهار زندگی ام با تو آغاز میشود مثل نخستین حرف نام تو که حرف اول عشق است
تا بهار دلنشین آمده سوی چمن ای بهار آرزو بر سرم سایه فکن چون نسیم نو بهار بر آشیانم کن گذر تا که گلباران شود کلبه ویران من تا بهار زندگی آمد بیا آرام جان تا نسیم از سوی گل آمد بیا دامن کشان چون سپندم بر سر آتش نشان...
دلبرکِ زیبا روی مادر عزیزِ لحظه های مادر بهارِ زندگیِ مادر سنگِ صبورِ لحظه هایِ دلتنگی مادر