متن کتاب گل های سپید دشت احساس
زیبا متن: مرجع متن های زیبا و جملات کتاب گل های سپید دشت احساس
رودابهی احساسم،
محصور است،
در تاریکنای دژی،
استوار از نامهربانی؛
تنها،
سُنبلِ رها در بادِ عشق،
میتواند،
سَمبلی باشد،
رهایشِ احساسم را،
تا بینهایت پرواز،
در رویاهای عاطفه!
پینوشت:
تلمیح به داستان زال و رودابه است که در اولین دیدار، رودابه زلفهای خود را مانند کمندی از بالای قصر به...
عطارد،
مامور است بنویسد،
واکنشهای احساسِ ما را،
در چشمکِ شبهای ستارهبارانِ
عشق و بوسه!
پینوشت:
تیر یا عطارد، کوچکترین سیارهی منظومهی شمسی است و در ادبیات فارسی به عنوان دبیر و نویسندهی فلک شهرت دارد.
از احساس،
چه دیدی،
جز غم و اشک؛
که هنوز هم،
داری عطش،
برای بودنش؟!
پیشتر از آنکه:
عطش بسوزاند تو را،
در التهابی سخت،
بگیر جان مرا با عشق؛
و زنده کن از نو،
احساس جانم را!
سرشار از احساس است،
شعرِ زندگی با تو؛
وقتی که:
صبح،
از مَطلعِ آفتابگردانِ بوسههایت،
شکوفا میگردم؛
و شب،
در مَقطعِ شببوی آغوشت،
آرام میگیرم!
وقتی،
به یاد تنهاییهایم میافتم،
دردی،
در ناکجای احساسم،
زاییدن میگیرد!