قبلا تنها بودم زندگی می کردم حالا تنهام و به تو فکر می کنم!
تو باشی به من بخت رو میکنه
به جز تو چی میخوام از این زندگی
هوا چیه؟؟! من تو رو نفس میکشم َ
تنها فردی که لایقِ عشق است ، کسی ست که معنیِ حرفهایِ نزده ات را بهتر از خودت بفهمد...
میخواهم طلوع کنم جایی میان شرق چشمانت تو نگاهم کنی من صبح میشوم…!
یک نفس بی یار نتوانم نشست
مرده بدم زنده شدم گریه بدم خنده شدم دولت عشق آمد و من دولت پاینده شدم
دلبر و یار من تویی رونق کار من تویی باغ و بهار من تویی بهر تو بود بود من
آنکه به دل اسیرمش در دل و جان پذیرمش گر چه گذشت عمر من باز ز سر بگیرمش
به از این چه شادمانی که تو جانی و جهانی
قطره تویی بحر تویی لطف تویی قهر تویی قند تویی زهر تویی بیش میازار مرا
جان من و جان تو را هر دو به هم دوخت قضا
شب خانه روشن می شود چون یاد نامت می کنم
نیست نشان زندگی تا نرسد نشان تو
با جمله ما خوشیم ولی با تو خوش تریم
اگر عالم همه پرخار باشد دل عاشق همه گلزار باشد
بی عشق نشاط و طرب افزون نشود بی عشق وجود خوب و موزون نشود
یک بوسه ز تو خواستم و شش دادی شاگرد که بودی که چنین استادی
یک ساعت عشق صد جهان بیش ارزد صد جان به فدای عاشقی باد ای جان
در هوایت بی قرارم روز و شب سر ز پایت بر ندارم روز و شب
از بهر خدا مکن فراموش مرا
عشق همین است... همین که یک ذره از تو میشود تمام من️
بوسه هایت طعم عجیبی میدهند طعمی بین بهشت و زندگی️