در این جادو شب پوشیده از برگِ گل کوکب دلم دیوانه بودن با تو را میخواست ...
دلم میخواست تا ابد دوسِت داشته باشم ولی انقد دلتنگم گذاشتی که دیگه حتی نمیخوام بهت فکر کنم!
میخوام که بهت فکر کنم ولی میترسم باز دلم برات تنگ شه :)
خطرناک ترین موجود دنیا، یه دوست قلابیه ...
بعد از رفتنش هیشکی نتونست جاشو بگیره، حتی خودش بعد از برگشت :)
تا وقتى که صداى خنده هات رو نشنیده بودم، هیچ وقت نمیدونستم عشق هم صدا داره
آدمیزاد نمیشه همیشه با نبودنا کنار بیاد حقشه که گاهى هم با یه بودنایى سورپرایز بشه
اونایی که دوسشون داری تنها کسایین که میتونن ناراحتت کنن
خبرت هست که بی روی تو آرامم نیست...؟!
دیگه هیچوقت هیچکس اونجوری که اون رفته بود تو عمق روح و زندگی من تکرار نمیشه!
جلو من از درد حرف نزن. زندگی من پر از لجبازی های بین من و خداست...
گاهی آدمی دلش فقط یک دوستت دارم میخواهد که نَمیرد ...!
ولى کاش هیچوقت کسى تو اون دوراهى احساسى قرار نگیره که مجبور بشه به طرفش بگه: دوستت دارم، ولى ازت متنفرم.
دورو برت که دیگه چیزی واسه از بین بردن نمونده باشه شروع میکنی به از بین بردن خودت
سهمِ من از تو صدایی است که نه میشود بوسید نه در آغوش گرفت!
شوخی شوخی حرف میزنیم جدی جدی دل میشکنیم
حکایت بارانی بیقرار است اینگونه که من دوستت دارم ......
دلتنگی مثل یه چاقوی کند میمونه نمیبره ولی خیلی درد داره...
هفت میلیارد آدم، یکی نیست ما رو درک کنه :)
اومدیم اخر شبی با خدا درد و دل کنیم دیدیم نوشته last seen a long time ago
بعضیا عشقشون مثل بارونِ بهاری میمونه شدید هست ولی زمانش کوتاهه...!
تقدیرمن این است ڪه با درد بسازم از این دل نامرد دلی مرد بسازم...
با من چنان کُن کز بعدِ مرگم با خود نگویی ای کاش آن روز ...