بیو عشق
زیبا متن: مرجع متن های زیبا و جملات بیو عشق
نمیدونم ممکنه عذاب وجدان گرفتی که داغونی وسرمزارمن نشستی حرفی توی دلته بگوبهم میشنوم انقددوست دارم که ازگناهت میگذرم خیلی دیره ولی من ازگناهت میگذرم
فقط خدامیدونه توباعث مرگمی موندم چراداغونی چراروی قبرمی مگه میشه کسی روکشت وواسش غصه خوردمن که میگم یه عاشق ازدستت دق کردومرد
تو
شبیه بوسه ای
مثل جانی
لبت که ازبوسه برگردد
جانم به لب می رسد
بامن بمان
تا نفسهایم
ازپا بیفتد
علی مولایی
توآرزوی منی کاش برآورده بشی چه عاشقونس اگه به قلبم آره بگی
خاصّ من برای ادا ی عشقت مناسبت خاصّی وجود ندارد.
چون معتقدم تو خاصّ تر از خاصّ تر از خاصّ تری
خاصّ من. اسما رحمانی(آیناجهانی)
من همونم عاشقت توولی عوض شدی وای چه جوری بت بگ اسیرهوس شدی
هر آنچه دیدم تو بود هر چه شنیدم تو بود
گل در بیابان منم به یاد باران منم
دل از تو خالی نشد خشک از بی آبی نشد
دور از تو بی سامانم پیر از غم هجرانم
روح از تنم خسته شد چون به پرش بسته شد
ای تو روح...
من چشمانی که تو را دوست دارند را دیدم
نمیدانم چرا از خودم به این مرحله رسیدم
دستان تو شیرینی از سیب برایم آوردند
منی که به گناه در این در و پنجره آمده ام
باز هم در این شب تیره، در انتظار تو هستم
بیا و به یادگار شبهای...
نباشی روز و شب معنا ندراد
به ساحل می روم دریا ندارد
منم عاشق تر از احساس یک عشق
من آن موجم که ساحل را ندارد
در سفر عشق نباشد پایان
هم سفر عشق ندارد سامان
گفتی ای عشق بیا همسفرم
بی تو عمریست که من در سفرم
میشه یه دنیااحساس روبخونی توچشماش
عزیزچشم بی خواب دلی که تنگه دریاب