متن دلنوشته
زیبا متن: مرجع متن های زیبا و جملات دلنوشته
صبر هیچ کس را به امتحان نکشید
صبر ایوب ها هم در یک شب تمام می شود
آدم صبور هم روزی می رود
روزی از تمام داشته هایش دست می کشد
و میل سفر می کند
سفری که خودش باشد و دلش
خودش باشد و فریادش
خودش باشد و گودالی...
آخرین بودن ؛ بهتر است
در دنیایی که بعد از اولین ها ...
قطار ، قطار پشت سرش می آیند
اولین عشق ...
اولین نگاه ...
اولین حرف ...
رعنا ابراهیمی فرد
دلم کمی بچه بودن می خواهد ...
ساده ، بی آلایش، تنها دردش عروسکهاش باشه
تل رنگی روی موهاش ،
تنها غصه و تنها غمش، تعداد کم عروسکهاش باشه
❤ دلم کمی بچه بودن می خواهد ...
با دل کوچک و زود رنج اش، تنها غم دنیاش نداشتن بستنی قیفی...
چه بخواهیم چه نخواهیم باید از کوچه های زندگی عبور کنیم
گاهی تلخ، گاهی شیرین
عبورها میسازند کوچه های زندگی ما را ...
متن عطیه چک نژادیان
الهی
تو که باشی
تمام دورها نزدیک
و تمام نا ممکن ها ممکن میشوند!
گرمای بودنت را از
سرمای روزگار ما نگیر...❄️
متن عطیه چک نژادیان
روزی که احساست بر عقلت حاکم شد،
وقتی که قلبت ، عقلت را دور زد،
همانجایی که بر سر دو راهی ماندی
و کاسه چه کنم دست گرفتی،
و یکبار برای همیشه شکستی،
آنجاست که میفهمی عشق لذتی ندارد...
فقط حسرت است و ناکامی
و غمش تا همیشه کنج دلت...
لایق ستایشند
مادرانی که یکه و تنها چرخ زندگی را چرخاندند
با وجود سختیهای زیاد خم به اَبرو نیاوردند
سنگر زندگی را ترک نکردند
با مشکلات مبارزه کردند،
پا روی دلشان گذاشتند
عاشقانه مادری کردند
خالصانه عشق ورزیدند
و جا نزدند
و من بعد از خدایم بی شک
ستایش میکنم...
منتظر یه روزم که بیاد تا فاصله ها کمتر بشه فاصله ی جنوب و شمال فاصله ی غرب تا شرق، تا کمتر انگ غرب زده گی به ما بزنند تا کمتر در نگاه جنوبی ترین ها برق حسرته شمال رو حس کنم، کاش فاصله ها نباشن کاش به دور از...
دلم
یه گلخونه از آدمایی که دوستشون دارم رو میخواد!
تا بتونم هر روز بهشون رسیدگی کنم!
تماشاشون کنم!
کِیفِ دنیا رو ببرم از اینکه همشون سهمِ منن،
و فقط منم که اجازه ی مراقبت از اونهارو دارم!
یه گلخونه، پُر از آدمایی که قلبشون بویِ یاس میده!
گلخونه ی...
قلم را بردار هرچه گله داری بنویس
فایده ای ندارد شاید ارام شوی ولی هیچ وقت پاک نمیشوی
عاشقی دقیقا همینه
خیلی حرفا داری
ولی حتی گفتنشونم از دردات کم نمیکنه........♡:)...
امروز هم روز دیگری
برای دوست داشتن تو آغاز شد
تا شعری دیگر
بسرایم پر از واژه هایِ عشق
برای آن چشمان رویایی
که تا بر من می تابند آرام می گیرد
قلب بیقرارم،
سبز می شوم و گرم
در این زمهریر زمستانی ،
بتاب با گرمای بودنت
بر منی...
بمان
مگذار زندگی ام از دهان بیفتد...
بیا که آن گذشته ای را که خیلی زود به گذشته ملحق شد، دوباره بیاد آوریم و این بار آن را در حال، به خود هدیه کنیم و ذره ذره آن را تماماّ زندگی کنیم.
خندیدن گاهی خوبه
گاهی بد
خوبه چون یادت نمیره آدمی
و نیاز به خندیدن داری
بد چون با خندیدن همه
فکر می کنند حالت خوبه!
نغمه اردشیری
.
کاش میشد
ذره ایی از تو را
زنجیر کنم
به گردن آویزم ،
نگاه مهربانت را
عصاره بگیرم
در شیشه ی عطر بریزم
جان بگیرم و سرمست شوم
از استشمام رایحه ی دلنوازی
که یادآور حضور توست؛
اصلا حال خوب مگر چیست؟
اعدام بغض دلتنگی
وقتی در آغوش یاد...
می آیی و من با لبخند به استقبالت می آیم...
می روی و من باز هم با لبخند بدرقه ات میکنم...
اشتباه نکن! رفت و آمدت فرق دارند برایم،
موقع آمدنت قبلش گریه کرده ام و هنگام رفتنت، بعدش...
دلتنگی های جمعه را
هیچ چیزی تسکین نمی دهد
بهانه جویی های دل بیقرارت را
هیچ کلامی آرام نمی کند
هیچ آهنگی نوازشگر
رِخوت روحت نیست
فقط می خواهی
دست ناگفته های دلت را بگیری
با نسیمی از یادش
بروی به خلوت خیال او
همانجا که او هم منتظر توست...
درون من کسی ست
به مهربانی تو
که هر غروب دلتنگ
دست تنهایی مرا می گیرد
شانه به شانه ی من
خستگی هایم را قدم می زند
با چشمان زلالش خیره می شود
به دو چشم مشتاقم
دل به دل غصه هایم می دهد
مرا می کشاند در قاب علاقه...
زمستان را دوست دارم؛
چرا که می توانم در لحظه به لحظه اش ببینم که سعی می کند به بهترین خود تبدیل شود.
و دانه های برف که از قلب یخ زده اسمان فرو می ریزند.
شاید ما اشتباه زندگی را فهمیده ایم.
سرمایی که تا مغز استخوان نفوذ می...
به دور از چشم نگران آبان پاییز و زمستان باهم یک قرار عاشقانه می گذارند
در شب میعادگاه در آخرین شماره آذر...
پاییز در شب یلدابند عاشقانه ها، برگ نویس و خاطرات عشق بازی درختان با باران را به سینه زمستان می سپرد،
و چمدان خیس را بدست گرفته و...