دلها همه اندر خَم یک کوچه عشقند یارب تو دعا کن دل جامانده ما عشق بگیرد
دل نیست راهی بشوم دلداده اگر هست از عشق پر از خالی ام آماده اگر هست گویند که مرگ بر عاشق هست درمان یارب بکشم مرگ چنین ساده اگر هست در صفرترین نقطه متروکه ام اکنون اینجا وسعتی اندازه یک تا ده اگر هست دل مرده در این سینه ی...
دل ناله کند از من، من ناله کنم از دل یارب تو قضاوت کن، دیوانه منم یا دل
جان بنوشان یارب! کویر تشنه را باران بنوشان هر خاطری درمانده را درمان بنوشان ما ساکنان شهر تردید و یقین را از پرتو خورشید خود ایمان بنوشان زیر غبار خودپرستی جان سپردیم یک بار دیگر مردگان را جان بنوشان تقدیرمان در دامن مهر تو افتاد این بخت خوابآلوده را سامان...
یارب از هر چه خطا رفت هزار استغفار
چشمان سیه باعث تفسیر تو باشد برلوح دل زار چوتصویر تو باشد جادوی نگاهت چه عجب شور به پاکرد چون قلعه ی ممنوعه به تسخیر تو باشد ژاله صفت در دل ابری شدی پنهان باران شدی این سینه که تقطیر تو باشد سیلاب بشد خشک وتری عشق مرا برد افسوس...
یارب! توچنان کن دلم آرام بگیرد کم وسوسه ی وصل دلارام بگیرد صیّاد به صد فن به شکار آمده رحمی مگذار که دل دانه ازاین دام بگیرد رضا شاه حسینی(پیمان)
کاش یارَب که نیفتدبه‌کَسی‌کارکَسی..
قصه ی عشقت باز تو صدامه /یه شب مستی باز سر رامه /یه نفس بیشتر فاصلمون نیست/ چه تب و تابی باز تو شبامه/ تو که مهتابی تو شب من/ تو که آوازی رو لب من/ اومدی موندی شکل دعا/ توی هر یارب یارب من
