متن عاشقانه تلخ
زیبا متن: مرجع متن های زیبا و جملات عاشقانه تلخ
در امتحان زندگی
اعتماد تنها اشتباهی بود
که مرا مردود کرد !
محبت هایی که بوی مکر می دادند
لبخندهایی که به لب شیرین
و در باطن تلخ بود
و من در خواب عمیق غفلت
که هرگز بی مهری ات را
احساس نکردم
مجید رفیع زاد
پرسه می زنم
کوچه های خلوت شهر را
که آبستن قدم های توست
و زمزمه می کنم
الفبای عشق را
در هجوم تنهایی خویش ؛
ای یگانه محرم دل
بیا که کوچه های شهر
در انتظار قدم هایت
به سوگ نشسته اند
مجید رفیع زاد
در انتظار آمدنت
لحظه هایم را کشتم !
اینک مرا
به قصاص محکوم کرده اند
غافل از اینکه
نمی دانند
من در لحظه هایی که
تو نبودی
هر لحظه جان می دادم
مجید رفیع زاد
لایه نازکی از اشک چشمانم را می پوشاند
تا نبینم چقدر ساده پا میگذاری روی عشقی با هم ساختیم... و دور میشوی!
نویسنده: کتایون آتاکیشی زاده
برای ابراز علاقه به تو دیر است
اما بگذار این دنیا بداند
یک \تو\ به من بدهکار است!
نویسنده: کتایون آتاکیشی زاده