متن عاشقانه خاص

خدا ” تو ” را که می آفرید
حواسش
پرت آرزو های من بود !
شدی همان آرزوی من …!

آرزو دارم در روزگار دیگری دوستت می داشتم!
روزگاری مهربانتر، شاعرانه تر، روزگاری که شمیم کتاب، شمیم یاسمن و شمیم آزادی را بیشتر حس می کرد... روزگاری که بر گل ستم نبود، بر شعر ، بر نی و بر لطافت زنان.

به تو که فکر میکنم
انگار هفده ساله ام...

می خواهم از حال و هوای، این روزهایم برایت بنویسم:
این روزها زیادی ساکت شده ام، نمیدانم چرا حرفهایم به جای گلو از چشمانم فرو میریزد!
از دلم بگویم که به اندازهٔ تمام روزهای پاییزی، گرفته است...
یا از چشمانم که به اندازهٔ تمام ابرهای بهاری، بارانی است...
قلبم انگار...

کاش در این جهان که پیدا کردنت مانند پیدا کردن سوزن در انبار کاه است
قدم به قدم نزدیکت شوم و مانند سوزن در قلبم فرو روی : )

دنیا بدون تو یه چیزی شبیه:
پیتزائه بدون پنیر. شبیه فوتبال بدون توپ شبیه انسان مُرده. شبیه یه ماشین چپ شده. شبیه خودکاری که جوهرش تموم شه. شبیه هواپیمایی که نمیتونه پرواز کنه. شبیه یه ماشینِ بدون چرخ شبیه یه قلب بدون خون. شبیه یه صورت بدون خنده. شبیه همون...

نشسته بودم روبروش و به زُلفای فِرفِریش نگا میکردم
بهش گفتم : میدونی چرا یوز پلنگا گوشه ی چشمشون یه خط سیاهه که بهش میگن خط اشک؟
دستشو انداخت تو فِرِ موهاش ...
پیچش داد و گفت نه !
چِشَمو از موهاش سُر دادم رو چِشاش و گفتم :
وقتی...

کجای این جهانی؟
ک هرچه میگردم نه تورا
و نه هیچ انسانی شبیه به تورا پیدا نمیکنم...!
برای التیام زخم هایی که بر قلبم گذاشتی به خودت نیاز دارم :)

دنیایم پر شده از نبودنت خواستنت تمامی ندارد کاش بیایی و امیدی ببخشی به زندگی ام ای خواهش هر روزم♡

من بین خودم و تو

صمیمیت بسیار زیادی احساس میکنم

درست از همان دیدار اول

این یعنی ما باهم در زندگی

زوج موفقی را نیز تشکیل خواهیم داد

عشق ،جنگ جهانی ست
ومن ،سربازی بی سلاح،
که تسلیم زیبایی تو می شود

ابر و باد و مه و خورشید و فلک در کارند...
تا باغ گونه ات...
سیب گلابی بدهد..
و من گازی بستانم...

تصادف را بد تعبیر کرده اند...
گویند خوردن دو جسم است به هم...
روح که جسم نیست...
با کدامین منطق چشمانت روحم را به زیر گرفت؟؟؟

رژ لبت که قرمز باشد...
دل و عقلم در ستیزند...
لاکچری ترین بانوی قلبم...
جگرم چو زلیخا صد پاره شد...
آن دم که گفتم دوستت دارم ...
و شما با ریشخند فرمودی لطف دارید

به بهار و گل هایش حساسیت دارم...
در هوایش نفسم می گیرد...
ای گل همیشه بهار...
بی تو هر چهار فصل سال نفسم می گیرد...

به نخاع می مانی...
دوست داشتن ات قطع شود...
فلج می شوم...!

کاش من آن دانش آموز نا آموزی بودم
و طُ معلمی جدی وسختگیر
دیکته میگفتی ...
بنویسید : دوستت دارم
و من خیلی آهسته می نوشتم
دوستش دارم...
برای تنبیه از روی این کلمه 100 بار بنویس دوستت دارم
و من 100 بار مینوشتم دوستش دارم
آخر او چه می...

میدان مین باشی؛
یا در کلاس درس!
سر کار،
یا به تفریح...
هیچ توفیری ندارد؛
وقتی جای دیگر
پیش کسی دلت گیر است.







لیلا طیبی (رها)

یه سری تضادها
میتونن خیلی قشنگ باشن
مثلا تو،
که قوی‍‍ ترین
نقطه ضعف منی

محبوبم!

برای خوردن بستنی شکلاتی در تابستان نیامدی... لطفا برای خوردن چای داغ، کنار هم در پاییز از الان اقدام به کاری کن:(

دختر چشم آبی
با موهای طلایی
دنبالت میگردم
تو شب های مهتابی.

ملکه زیبایی
پریای شهر خیالی
می دونم بت نمی رسم
تو فقط یه رویایی❤️

منم مانند اسرائیل* دلت همچون فلسطین است
*که باید تا جهان برپاست* دلت اشغال من باشد

بوی خوشی مردان شهر را میت کرده است،به گمانم کش گیسوانت را باز کرده بودی:)


راحیل،طُ

صبح از خواب بلند شدم جوراب هایم را تنم کردم ساعت را پر کردم از آب برای چایی تاز دم ،در تخت را بستم لباسم هایم را تا کردم و در میز گذاشتم، خانه را با گاز جارو کشیدم، لباس های چرکی را در یخچال گذاشتم....... چرا همه چیز قاطی...