متن لیلا طیبی
زیبا متن: مرجع متن های زیبا و جملات لیلا طیبی
لکنتی ست بر زبانم
که به وقت دیدار
یورتمه می رود در دهانم!
دریغا این اسب چموش،
زیر بار دوستت دارمی نمی رود.
(رها)
--دسته ی تبر،
یا،،،
-- کاغذ کتاب؟!
...
انتخاب؛
با درخت نیست!
گفتی:
بهار بیاید، خواهی آمد!
***
باز؛
دل خوش کنک های تَکراری؟
--من که چشمم آب نمی خورد!
لیلا طیبی (رها)
مردی عزیز از دست داده
میان بغض ایستاده
هر روز عصر
چایی و پای سیب اش را
همراه جناب تنهایی
--سِرو می کرد!
لیلا طیبی (رها)
کاش،،،
کسی بپرسد:
چرا لبخندهاے تو؛
اینقدر بی رنگ است؟!
و من،،،
همہ چیز را
بیاندازم گردن تنهایی!
◇ [برگردان]
کاش،،،
کسی اَزِم بَپُرسَ:
چونه خَنِ تو؛
اِنقَ بی رَنگِ روَ؟!
مِنَم،،،
هَمَ چینَ
بِنازِم شُنِ مِل تنایی!
لیلا طیبی(رها)
زخمی عمیق دارد،
درخت عمر من از
تبر تنهایی!
◇ [برگردان]
سِنُ قیل داره،
دارِ عمرِ مَ
اَ تَوَرِ تَنایی!
لیلا طیبی
درختی کہ میوه نمی داد!
باغبان،،،
با اره بوسید،
گلویش را...
◇ [برگردان]
داری که بار نِمِدا!
باغِوو،،،
واردِ اَرَ،
حلقِشَ وا ماچی بُری...
وقتی کہ نیستی؛
دلم،،،
اسیر زمستان ست...
کاش،
بادست هایت،
کمی بهار بیاورے!
◇ [برگردان]
و هَر وقت که نیسی؛
دِلِم...
زالنه زِمِسونَ!
کاشی
وا دَسات
کَمی بُهار بیاری...
تنها؛
خیابان هاے تهران را زیر پا می گذارم.
می اندیشم:
دخترکان لبنانی،
پاے درخت هاے سیب،
یا،
دوشیزگان فلسطینی،
در سایہ سار پرتقال ها
با کدامین کابوس معاشقہ دارند؟!
◇ [برگردان]
تَنیا؛
خیاوونا تیرونَ زیرِ پا مَلِم.
فکر موکونم:
دخترا لبنانی،
پا دارِ سیف،
یا،
دخترا فلسطینی،
ژیر سایِ...
سراپا شعرم،
آه،،،
کسی نمی خواند مرا!
لیلا طیبی(رها)
طاقت دل به سر آمد!
یادگاری هایت را جمع کرده ام...
--یا بیا ببر،
--یا بیا بمان!
بی تو، هیچ چیز دنیا
--مفهومی ندارد.
لیلا طیبی (رها)
اتاقی تاریک وُ
حجمی از تنهایی
با خود درگیرم
از سقف
جز یاد تو
چه چیز می تواند پایین بیاید؟!
لیلا طیبی (رها)
وقتی،
کنارم نیستی؛
هر ثانیه کش پیدا می کند
به قدرِ یک قرن!
درکم می کنی؟!
لیلا طیبی (رها)
بی هوده بود تکاپویم،،،
در فرهنگ ها...
♡
--هیچ واژه ای،
معنای تو را نمی دهد!
لیلا طیبی (رها)