متن چامک
زیبا متن: مرجع متن های زیبا و جملات چامک
بدر
حریر مهتاب می شود
سپیدی چشمانت
شب های بدر
فریاد
خاک می شوند
پشت درهای بسته
فریادهای بی صدا
شکوه
شکرین می شوند
شکوه های تلخم
آن گاه که می گشایی
لب از لب
محبت
مجذور شعاع نگاهت
ضرب در عدد پی
مساوی است با
مساحت محبتت
سجدگاه
تن بی قرارم
آغوش تو
محبوس
در حصار چشمانت
نگاه من
چامک
هلال ماه می شوند
عاشقانه هایم
بر چشمان شب
چامک
دفن می شوند
حسرت ها
در بهار باهم بودن
با آواز عشق
شکوفه می دهد
در بهار عشق
انتظار دیدارت
شیرین می کند
تلخی نبودنت را
قند خاطره ها
عشق می بارد
بر دستان زمانه
جان می گیرند
عاشقانه هایم
دریای تشویشم
آرام می گیرد
در ساحل نگاهت
امواج بی قراری ام
خیس می کنم
بذر عشق را
در بهار آمدنت
تا سبزه شود
می نوشم
شراب عشق را
از پرتو نگاهت
با پیاله ی احساس
چامک
طلوع می کند
خورشید نامت
در آسمان دلم
چامک
نفس گیر می شوند
لحظه ها
در مرگ خنده هایت