دل به دریا زدم و عاشق رویت شده ام ساحلم شو ، بغلم کن که نمیرد احساس
کشتی به ساحل نمیرسد گر ناخدا ، خیال خدایی کند
تو نمیتوانی به سوی افقهای تازه شنا کنی ، مگر اینکه شهامت از دست دادن چشمانداز ساحل را داشته باشی ...
من و تو ساحل و دریای همیم، اما نه! ساحل این قدر که در فاصله با دریا نیست
دریا منو دیوونه میکنه وقتی که تو ساحل ندارمت عکسات اینجا توی دستمه من هیچوقت کامل ندارمت موهاتو وا کردی تو دست باد...
مثل ساحل آرام باش تا دیگران مثل دریا بی قرارت باشند.
غرق شد شناگر/دریا ابی بود و ارام/باد کابوس های ساحل را می شمرد.
من و تو ساحل و دریای همیم - اما نه! ساحل اینقدر که در فاصله با دریا نیست
گریه کن بر حال خویش ای موج از دریا ملول لحظهای دیگر تو در آغوش ساحل نیستی
برای کشفِ اقیانوسهای جدید ، باید جرات ترک ساحل را داشت ... این دنیا ، دنیای تغییر است نه تقدیر !
ساحل دلتو بسپار به خدا... خودش قشنگترین قایقو برات میفرسته!
من می روم ز کوی تو و دل نمی رود این زورق شکسته ز ساحل نمی رود
دوست داشتنت اندازه ندارد پایان ندارد گویی بایستتی بر ساحل اقیانوس و موج هاای کوچک و بزرگ مکرر را بی انتها بشماری...