خواستم گریه کنم، قلب صبورم نگذاشت وقت زانو زدنم بود، غرورم نگذاشت
کمی به من توجه کن پشت این جمله دیگر غروری نمانده است
وقتی بودنت بهش آسایش نمیده با نبودنت به غرورت آرامش بده
طلوعِ آبی مهرت را؛ پژواکِ سرخ صدایت را؛ تک تک لبخندهای مستانهات را بر دیوارِ من فرودآور؛ من در تب غرور دفن شده ام محتاج توام
غرور من قوی تر از احساساتمه من میتونم ۲۴ ساعت بهت فکر کنم و تو حتی کلمه ای از من نشنوی...
فقدان پدر یعنی مرگ غرور فرزند
قطب شمال یخزده ،با آن همه غرور اندازهی نگاه تو بیرحم و سرد نیست...
به کمال عجز گفتم که به لب رسید جانم ز غرور ناز گفتی که مگر هنوز هستی
چه زیباست زندگی کردن با امید نه امید به خود که غرور است نه امید به دیگران که تباهی است بلکه امید به خدا که خوشبختی است
هر سیه چشمی چو آهو کِی کند ما را شکار ؟ چشم لیلی دیده ما را ، غرورِ دیگرست ...
پُر غرور مى رفت طورى که انگار همه صف کشیده بودند براى داشتنتش آخرین بارى که دیدمش او از تنهایى دق کرده بود و من از نداشتنش
چقدر ساده میشد در این برف ردِ پای دو نفر بماند اما غرورت ... اما غرورم....
روزی که دلت برایمتنگ شد رو به روی آیینه بایست و ایستاده برای غرورت کف بزن
اگر یارش نخواهی شد مگیر از او غرورش را، که بازی دادن یک دل، سزایش مرگ و نفرین است
مهم نیست اگر انسان برای کسی که دوستش دارد غرورش را از دست بدهد اما فاجعه است اگر برای حفظ غرور کسی را که دوست دارد از دست بدهد...
آتشفشان، همیشه سرانجامِ بغضِ مگوی کوه نمیباشد این قلههای خاکیِ توو خالی از شدت غرور ورم کردند!!! .
غرور گفت:امکان نداره! تجربه گفت: خطرناکه! منطق گفت : بی معنیه! قلب گفت:ارزش دوباره امتحان کردن رو داره!..
به کمال عجز گفتم که به لب رسید جانم ز غرور و ناز گفتی که مگر هنوز هستی
دﺭﺧﺖ با غرور به ﻋﻠﻒ ﮔﻔﺖ : ﺍﺯ ﻟﮕﺪ ﻣﺎﻝ ﺷﺪﻥ ﺧﺴﺘﻪ ﻧﺸﺪﯼ؟ ﮔﻔﺖ : ﺗﺒﺮ ﮐﻪ ﺧﻮﺭﺩﯼ ﻣﯽ ﻓﻬﻤﯽ که،ﻣﻦ ﺍﺯ ﺩﯾﮕﺮﺍﻥ ﻣﯽ ﺧﻮﺭﻡ ﺗﻮ ﺍﺯ ﺧﻮﺩی
دختر باس قدش کوتاه باشه تا آقاشون واسه ماچ کردنش غرور شو بذاره کنار و خم بشه صورت ماهشو ببوسه