من باختم دنیای خود را در...
زیبا متن: مرجع متن های زیبا کوتاه
- خانه
- متن ها
- متن شعر عاشقانه غمگین
- من باختم دنیای خود را در...
من باختم دنیای خود را در قمارش
باشد برای چشم هایش افتخارش
محدود او کردم جهانم را ولی غم
آمد از آنجا که نمی رفت انتظارش
دنیا تمام زخم هایم را بلد بود
اما نمک پاشید روی شاهکارش
چشمی که از شعر رقیبان سر درآورد
از خون دل هایم می آمد اعتبارش
چشمی که با خون دل من شعر می شد
آخر بلای جان من شد انتشارش
سر به هوا کردن اگر چه کار عشق است
سر را به زانو می برد پایان کارش
دنیا به شکلی روبرویم ایستاده
حتی خودم در حیرتم از پشتکارش
غمگین ترین تنهایی دنیا همین بود
من بی قرارش بودم و او بی قرارش
تفسیر با هوش مصنوعی
این شعر حکایت عشق ازدسترفتهای است که شاعر تمام هستی خود را برایش فدا کرده اما در نهایت رنج و بیمهری دیده است. عشق، جهان شاعر را محدود کرده و دنیا نیز با بیرحمی بر زخمهایش نمک پاشیده است. شهرت معشوق حاصل خون دل شاعر بوده اما همین شهرت به تباهی او انجامیده است. عشق سرانجام شاعر را به تنهایی غمانگیزی رسانده که در آن هم او و هم معشوق بیقرارند.