ما کجای این دردیم در دهان...

زیبا متن: مرجع متن های زیبا کوتاه

امتیاز دهید
0 امتیاز از 0 رای

ما کجای این دردیم؟
در دهان ماهی‌ای که خوابِ آسمان را می‌بیند
لابلای زخم‌های کهنه‌ی ساعت‌هایی
که عقربه‌هایشان از گریه ساخته شده‌اند

در انجماد لحظه‌های غریب
که پرنده‌ای یخ‌زده
با بال‌هایی از خاطره
در آینه‌ی شکسته‌ی زمان
به دنبال نامِ گمشده‌اش می‌گردد

بی هیچ حرف
فقط ایستاده‌ایم
مثل مجسمه‌هایی از نمک
در بارانِ بی‌پایانِ دلتنگی

نه آشنای دلسوزی
نه حتی سایه‌ای
فقط
غم
اندوه
تنهایی

شعله می‌کشد
زبانه‌های دلتنگی
از دهانِ فانوسی که
در دلِ شب
مرگ را زمزمه می‌کند

و مرگ
در امتداد این نور
چونان سایه‌ای بلند
اما دور
که بر دیوارِ خوابم
نقشِ پرنده‌ای بی‌بال را می‌کشد…
ما کجای این دردیم...

احمد کمائیhttps://t.me/ahmad_kamaei
ZibaMatn.IR
از من
ارسال شده توسط
ارسال متن