بگذار ردای تابستان هم آغوش مرد...
زیبا متن: مرجع متن های زیبا کوتاه
- خانه
- متن ها
- متن اشعار احمد کمائی
- بگذار ردای تابستان هم آغوش مرد...
بگذار ردای تابستان
هم آغوش مرد گُر گرفته پاییز شود
و هژمونی عاشقانه ای رخ دهد
شاید این بار
پاییز آبستن رخدادی شیرین تر شود
و برگها
با زمزمهای از خاطرات کهنه
بر شانههای باد بنوازند
تا هر کوچه
عطر قدمهای نیامدهات را
در آغوش بگیرد
و شاید
در این همآغوشیِ بیپروا
پاییز،
به جای اندوه،
ترانهای از لبخند بزاید
تو بگو
در کدام لحظه از غروب
دستهایت را به آسمان بسپارم
تا باران،
به جای اشک،
شوق دیدار ببارد
تفسیر با هوش مصنوعی
این شعر، همنشینی عاشقانهی تابستان و پاییز را تصویر میکند؛ پاییزی که با عشقی نو، از غم رها شده و به جای اندوه، شادی میآفریند. شاعر منتظر دیدار معشوق است و آرزو دارد باران شوق جایگزین اشکهای دلتنگی شود و عطر حضور او کوچهها را پر کند.
اشتراکگذاری